Slide 1 Slide 2
منوی اصلی
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
نویسندگان
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
همراه با قرآن
آیه قرآن تصادفی
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 412
بازدید کل : 63253
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1


ابر برچسب ها
انتظار (25) ,  رائفی پور (24) ,  مهدویت (24) ,  آخرالزمان (23) ,  سخنرانی رائفی پور (16) ,  مهدی موعود (16) ,  پاسخ به شبهات (15) ,  مهدی (7) ,  حق (7) ,  منتظر (7) ,  دجال (7) ,  ظهور (7) ,  فرج (7) ,  سخنرانی (7) ,  آیت الله وحید خراسانی (7) , 

گزیده ای از زندگی شهید علی رضا موحد دانش:

اینجا مرز بازرگان است.این بار حفاظت از مرز بازرگان را به علی سپرده اند.از وقتی علی پا به اینجا گذاشته ،نفس همه ی قاچاقچیان را بریده.هر دفعه که محموله قاچاق بایرام قلی به دست گروهان علی می افتد،کینه ای بر کینه بایرام قلی افزوده می شود.

حالا محموله دیگری در راه است.چشمان علی منتظر اوست و چشمان بایرام قلی منتظر عکس العمل علی.پیشاپیش برای علی پیغام فرستاده،اگر محموله را زیر سبیلی رد کند از خجالتش در خواهم آمد.اما وای بر لحظه ای که راه کاروان را ببندد آن وقت هرچه دیدی از چشم خودت دیدی.

 




برچسب ها :

در این قسمت سعی می شود هر هفته به یکی از شبهات وارده بر شیعه که توسط وهابیت وارد می شود پاسخ داده شود.

-پرسش اول:اگر فاطمه(س)به وسیله خلفا مورد ستم قرار گرفت،چرا همسر دلیر او از وی دفاع نکرد.؟

علی(ع)در حد وظیفه خو از خانواده خود دفاع کردلیکن دفاع در آن روز ها در حد جنگ و خونریزی به صلاح اسلام نبوده است.و اگر شمشیر می کشید یک طرف هواداران خلافت و طرف دیگر بنی هاشم و افرادی که یه حادثه روز غدیر ایمان داشتند قرار می گرفتند و صلاحیت اسلام در این نبود و آن به خطر می افتاد.اتفاقا منافقان در لباس دلسوزی به سراغ علی می آمدند وبه او می گفتند : «ای ابوالحسن دستت را دراز کن تا با تو بیعت کنیم.»

گوینده ی این سخن دشمن دیرینه اسلام یعنی ابالسفیان است.

امیر المومنین از موضع او آگاه بود و می دانست که او درجامه دلسوزان می خواهد به اسلام ضرر بزند دست او را رد کردو به او چنین فرمود:«به خدا سوگند تو با این سخن انگیزه فتنه گری داری.تو پیوسته بد خواه اسلام و مسلمانان بوده ای.ما نیازی به خیر خواهی تو نداریم».

در ضمن نا گفته نماند که:شجاع کس نیست که هر جایی شمشیر بکشد و درو کند.شجاع ،کسی است که به وظیفه ی خود عمل کند.چه بسا شجاعانی هستند که توان شنیدن سخن حق را ندارند.چنان که سعدی می گوید:«دو صد من سنگ بر می دارد و طاقت سخن نمی آرد».

روزی پیامبر اسلام مردی را دید که سنگ های بزرگ بر می داشت و مردم او را دلاور می خواندند.پیامبر به آنان گفت:« دلاور کسی نیست که سنگ های بزرگ را بردارد بلکه دلاور کسی است که جلوی هواس نفس خود را بگیرد.»

پیامبر به عایشه می فرماید که:«اگر قریش تازه مسلمان نبود،من وضع کعبه را دگرگون می کردم.سپس به جای یک در دو در برای آن می گذاشتم.»

آیا از پیامبر اسلام دلاور تر و شجاع تر می شناسیم. ایشان شرایط را برای مبارزه مناسب  نمی بینند.و تصمیم می گیرند که فعلا کاری نکنند تا از وقوع جنگ داخلی مدینه جلوگیری کنند.

آنان انتظار دارند علی شمشیری را که بر گردن کافران در احد و بدر زده بر گردن مسلمانان فرود آورد.تاریخ اسلام را بررسی نکرده و از و از روزگار آگاه نیستند.آنان نه اسلام شناسند و نه علی شناس.

 




برچسب ها :

حاج آقا بزرگ عراقی:

ایشان در سال 1317در سالروز میلاد رسول خدا در اراک متولد شد.ایشان دروس مقدماتی را خدمت پدرشان(شیخ محمد عراقی)به اتمام رساند و سپس عازم نجف شد و مدتی نیز در نجف از علمای موجود در نجف نیز استفاده کرد وبعد به کنگاور رفت و با استقبال مردم آن جا مواجه شد و زندگی خود را در آن جا ادامه داد.ایشان معروف به حاج آقا بزرگ عراقی می باشند.

برای خواندن گزیده هایی از زندگی ایشان به ادامه مطلب...




برچسب ها :

پیامبر اکرم:

هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.

بحار الانوار

خوشا به حال صابرین در غیبت او،آنان کسانی هستند که خدا در قرآن چنین توصیفشان کرده.(و کسانی که به غیبت ایمان می آورند)

بحار الانوار

مردمی از مشرق زمین (ایران) به پا می خیزند،و برای حکومت مهدی زمینه سازی می کنند.

بحار الانواردر آخر الزمان گروهی معصیت می کنند و می گویند خدا سبب آن شده.،کسی که اینها را رد کند همانند که در راه خداشمشیر زده است.

بحار الانوار

مسجد های آن زمان(آخر الزمان) از نظر بنا آباد است اما در آن از ارشاد و هدایت خبری نیست.

بحار الانوار

بالا ترین مردم از نظر یقین قومی هستند در آخر الزمانکه پیامبر رادرک نکرده اند و حجت خدا از آنها مخفی شدهآنها به مرکب سیاه روی کاغذ سفید ایمان آورده اند.

وسایل الشیعه

خداوند به وسیله امام زمان بدعت را نابود می کند. و گمراهی را از بین می برد  و سنت ها را زنده می کند.

اصول کافی

یاران مهدی با آیات قرآن چشمشان روشن می شود.تفاسیر قرآن را با جان و دل می شنوند و هر روزه جام حکمت را می نوشند.

ینابیع الموده

امام علی(ع):

هیچ سری نیست مگر آنکه من او را می گشایم و مگر آنگه قائم(عج) آن را بیان می کند.

بحار الانوار

کسی که منتظر ظهور حضرت مهدی باشد ،همانند کسی است که در راه خدا به خونش غلتیده است.

کما الدین

آن علامت(خروج دجال)این است که:بنا ها را محکم و بلند کنند ،دین را به دنیا بفروشند،صله رحم را قطع کنند  و هوای نفس را متابعت کنند.

دارالاسلام

یاران حضرت مهدی(ع)همواره شهادت در راه خدا را آرزو می کنند و شعار آنها «یا لثارات الحسین»است.

فصلنامه انتظار

امام حسن(ع):

خداوند با قدرت خویش ،امام مهدی را به صورت چوانی کمتر از چهل سال ظاهر می سازد،تا همه بدانند خداوند بر همه چیز توانا است.

منتخب الاثر

امام حسین(ع):

خداشناسی مردم هر عصر  ،همان معرفت امام آن عصر است.چون معرفت امام عصر در هر زمان ،خاستگاه توحیدی است.

بحار الانوار

مهدی ما در عصر خودش مظلوم است،تا می توانید درباره حضرت مهدی سخن بگویید و قلم فرسایی کنید.

صحیفه مهدیه

برای او غیبتی است که اقوامی در آن مرتد شده و گروهی دیگر بر دین خود ثابت می مانند.

موعود شناسی

امام سجاد(ع):

همانا مردم  دوران غیبت امام زمان(عج)که به امامت و پیشوایی او معتقد باشند و در انتظار  ظهورش باشند،برتر از مردم هر دوران دیگر است.

بحار الانوار

کسی که در غیبت قائم ما (عج)بر دوستی ما پایدار بماند. خداون مطعال هزار برابر عجر و پاداش شهدای بدر و احد را به او خواهد داد.

کمال الدین

تمام خیر زمانی است که قائم ما(عج) قیام کند.                                                                                           غیبت نعمانی

 

امام باقرر(ع):

وقتی فقر و نیازمندی شدت یابد و مردم یکدیگر را انکار کنند،در آن زمان شب روز منتظر ظهور باشید.

بحار الانوار

فرج و ظهور حضرت مهدی اتفاق نمی افتد،مگر اینکه شیعیان به شدت در امتحان الهی قرار بگیرند.

بحار رالنوار

کسی که خداون او را با این امر غیبت آشنا ساخته ،او را چه باک از اینکه در قله کوهی زندگی کند  و از گیاهان زمین روزی خورد تا مرگش فرا رسد.

اصول کافی

امام صادق(ع):

امام نشانه هدایت بین خداون عزوجل و  بین خلقش می باشد.پس هر کس او را شناخت،مومن است و هرکس او را انکار کرد کافر است.

بحار الانوار

مردم امام شان را مفقود و گم می کنند. پس او در مراسم حج حاضر می شود و مردم را می بیند،ولی آنان او را مشاهده نمی کنند.

بحار الانوار

باید هر کدام از شما برای خروج قائم آمادگی پیدا کنید،اگر چه با آماده کردن یک تیر.

بحار الانوار

 

 




برچسب ها :

مصیبت عظیم:

روزی داروغه به بهلول گفت:تا چند روز دیگر مرا به شهر دیگر می فرستند.اینک از همه خداحافظی می کنم.

گفت:این مصیبتی عظیم است

پرسید:برای شما:

گفت نه.برای آن شهر دیگر.

یرای شنیدن بقیه به ادامه مطلب..

 




برچسب ها :

بسمه تعالی

کاروان مسافرتی موعود همزمان با فرا رسیدن عجل معلق برای عزیمت به یک سفر خارق العاده از کلیه داوطلبان و غیر داوطلبان بدون ثبت نام  دعوت به عمل می آورد.

مبدا:دنیای فانی                              مقصد:دیار باقی

زمان حرکت:خدا میداند

مدت سفر: بسیار طولانی

سن افراد:مطرح نیست

وسایل مورد نیاز:چند متر پارچه سفید

توشه راه:ایمان به خدا،ولایت ائمه اطهار و عمل صالح

مسافرین محترم برای رفاه حال خود به نکات زیر توجه نمایید

از آوردن پروت،خانه،مقام و ماشین به داخل محوطه جدا خود داری فرمایید.

قبل از حرکت خمس ،زکات،و کلیه حقوق خود را به خدا ،ائمه و سایر مردم مخصوصا فقراء تسویه نمایید.

از ارائه هرگونه خدمات روشنایی معذوریم.در صورت لزوم تا زمانی که در دیار مبدا هستید نماز را فراموش نکنید.

چون این سفر خیلی طولانی است،قبل از عزیمت سفر از کلیه دوستان،آشنایان ،و کلیه اقوام خود حلالیت بطلبید.

اموال به جا مانده از شما ممکن است بلای جان شما بشود پس قبل از حرکت تکلیف آنها را روشن کنید.

چون برای هر کس یک متر مربع جا رزرو شده است لطفا از آوردن همراه جلوگیری کنید.

چنانچه از تنگی جا نگرانید پاکیزه،خوش اخلاق باشید و حرام نخورید.

قبل از حرکتبه بستگان خود توصیه کنید از آوردن دسته گل های سنگین،سنگ قبر های تجملاتی و برگزری مراسمات پر خرج پرهیز کنند.

از پذیرایی شایسته از بانوان بدحجاب معذوریم.

برای کسب اطلاعات بیش تر به قرآن و سنت اهل بیت (ع)مراجعه فرمایید.

تماس و مشاوره رایگان و مستقیم به صورت شبانه روزی و بدون وقت قبلی امکان پذیر می باشد.در صورت نیاز با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید.

سوره انبیا  آیه47         سوره شوری  آیه20       سوره قلم  آیه 44

سوره تغابن  آیه5         سوره نساء   آیه145       سوره رم   آیه19

و سوره های قیامت،ملک،بلد،مرسلات سایر آدرس های مربوطه می باشند.

تذکر:قبل از آنکه مایه عبرت دیگران شوید از گذشته دیگران پند بگیرید.

برای تمامی شما سفری آسوده آرزو مندیم.

مدیر کاروان:حضرت عزرائیل

 




برچسب ها :

نامه:

بعد از مدت ها چشم انتظاری نامه اش از جبهه به دستمان رسید.پاکت نلمه را که باز کردم یک برگه کوچک در آن بود که نامه اش را روی آن نوشته بود.

وقتی آمد مرخصی گفتم«محمد جان اگه اونجا کاغذ پیدا نمیشه خوب از اینجا ببر»

گفت:نه مادر جان!کاغذ پیدا میشه،ولی چون مال بیت الماله،نمیخوام خدایی نکرده چیزی از بیت المال پایمال بشه.

قسمتی از زندگی شهید محمد مرتضوی

فرار:

زمان شاه بود وعبد الحسین دوران سربازیش رو توی خونه سرهنگ خدمت می کرد.هر وقت چشمش به همسر سرهنگ که حجاب مناسبی نداشت می افتاد پا به فرار می گذاشت.و برای تنبه اون رو به تمیز کردن سرویس های بهداشتی پادگان می فرستادن.هجده دستشویی که  مسئولیت تمیز کردنش رو چهار نفر به عهده داشتن.هفت روز از این جریمه می گذشت که سرهنگ اومد و بهش گفت:«سر عقل اومدی بچه داهاتی؟»عبد الحسین که نمی خواست دست از اعتقادش بکشه گفت:«این هیجده تا توالت که سهله ،اگه یک سطل بهم بدی و بگی هر روز تمام این کثافت رو ببر و بریز توی بیابون و تا آخر سربازی هم کارت همین باشه ،قبول می کنم ولی حاضر نیستم توی اون خونه پا بذارم».بیست روزی این تنبه ادامه داشت.اما وقتی دیدند که حاضر نیست از اعتقاداتش دست بکشه ،کوتاه آمدند فرستادنش گروهان خدمات.

قسمتی از زندگی شهید عبدالحسین برونسی

غیبت:

بستر مهمانی یکی از مکان هایی که برای حرف زدن از دیگران آماده ی آمادس.توی یکی از همین مهمونی ها من هم شروع کردم به صحبت کردن در باره یکی از آشنا ها.

وقتی داشتیم از مجلس برمی گشتیم محمد بهم گفت:« می دونی امروز غیبت کردی!حالا باید بریم و از اون شخص حلالیت بطلبیو بهش بگی پشت سرش چی گفتی».

گفتم:«این جوری که پاک آبروم میره».

گفت:«تو که از بنده خدا این قدر خجالت می کشی چرا از خدا خجالت نمی کشی؟!»همین یک جمله برام کافی بود که دیگه غیبت نکنم.

قسمتی از زندگی شهید محمد گرامی

اعتصاب:

یک روز آمد و پرسید:«بابا جان!خمس اموالت رو دادی؟».

تعجب کردم و با خودم گفتم:«پسر دوازده_سیزده ساله رو چه به این حرفا؟».با اینکه پایبندی خاص به مسائل شرعی داشتم،حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم:«نه،پسرم،ندادم.امسال رو ندادم».

از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزدو دو روز به بهانه های مختلف لب به غذا نزد و اعتصاب کرد.وقتی خوب پا پیچش شدم ،فهمیدم به خاطر همان قضیه خمس بوده!

قسمتی از زندگی شهید مهدی کبیرزاده

 




برچسب ها :

ولادت باسعادت ولی نعمت ما ایرانیا و تمام شیعیات جهان،آقا علی ابن موسی رو به همه شیعیان تبریک و تهنیت عرض می کنم. این امام مهربان در زندگی خود گنجینه ای از نیکی و عبرت را برای ما به ارمغان گذاشته اند.امید وارم که همیشه زیر سایه این امام مهربان و تحت سیره و روش ایشون زندگی کنیم و از این گنجینه گرانبها زیبا ترین ها را برگزینیم و در زندگی خود به کار گیریم.

نماز اول وقت

ابراهیم ابن موسای قزار می گوید:

روزی در خدمت امام بودیم.بر چیزی که از آن حضر ت.می خواستم اصرار کردم و امام برای  پیشواز یکی از جماعت طالبین بیرون رفت.در آنهنگام وقت نماز شد .امام در زیر صخره ای که در آن نزدیکی بود فرود آمد و به من که با امام تنها بودم گفت اذان بگو.

گفتم:لطفا اجازه دهید نا دیگر اصحاب به ما بپیوندند.

امام فرمود:«خداوند تو را بیامرزد.هیچ وقت نماز را از اول وقت به آخر وقت آن ،بدون علت به تاخیر نیانداز.هیچ وقت اول وقت را از دست نده»پس اذان گفتم و نماز خواندیم.

آنگاه امام با تازیانه اش خاک ها را کنار زد.و سکه ای از طلا در زیر خاک پیدا گشت.امام آن را به من داد و گفت:این سکه را بگیر و خداوند برای تو در آن برکت قرار دهد و از آن سود ببری و آنچه را دیدی پنهان کن.

ابراهیم گوید:خداوند در آن سکه برای من چنان برکتی قرار داد که در خراسان لوازم زیادی خریدم که قیمت آنها به هفتاد هزار دینار می رسیدو من از همه همگنان خود توانگر و تروثروتمند تر شدم.

با بینوایان

روزی امام رضا(ع) وارد حمام شدند.مردی که آن حضرت را نمی شناخت ، به حضرت گفت: بدن من را مالش بده.

امام شروع به مالش بدن او کرد .هنگامی که مردم او را از جریان آگاه کردند و امام را بشناخت، پریشان گشت و عذر خواهی کردو از این کار پوزش خواست.

ولی امام رضا (ع)همچنان به مالش بدن او ادامه داد و از او دلجویی کرد. 




برچسب ها :

خوش تیپ:

باشگاه کشتی بودیمکه یکی از بچه ها به ابراهیم گفت:«ابراهیم جون،تیپ و هیکلت خیلی جالب شده.توی راه که میرفتی دو تا دختر پشت سرت بودند و همش از تو حرف می زدندشلوار و پیراهن خوشگل هم که پوشیده بودی،ساک ورزشی هم که دستت گرفتی کاملا معلوم بود که ورزشکاری.»ابراهیم خیلی ناراحت شد رفت توی فکر.اصلا توقع همچین چیزی رو نداشت.جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خندم گرفت.پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد.به جای ساک هم یک کیسه گرفته بود دستش.همه گفتند:« تو هم آدم عجیبی ها ابراهیم!ما میایم باشگاه که خوش تیپ بشیم،بعد لباس تنگ بپوشیم، بعد تو این جوری میای باشگاه؟ابراهیم هم اصلا اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد:«ورزش اگه برای خدا باشه ،عبادته.به هر نیت دیگه ای که باشه،فقط ضرره.

قسمتی از زندگی شهید ابراهیم هادی 

 ثواب یا گناه:

وقتی از چیزی ناراحت می شدبا هیچ کس حرف نمی زد و فقط سکوت می کرد.یک روز که از نماز جمعه برگشت دیدم خیلی ساکت.پرسیدم:«داداش اتفاقی افتاده؟ ناراحت به نظر می رسی؟»

با همان حجب و حیای همیشگی گفت:«کاش خانم ها بیش تر مراقب حجابشون بودند.امروز پرده ی قسمت زنانه کنده شد منم یک لحظه بی اختیار چشمم به قسمت خواهران افتاد. خانمی بود که روی سرش هیچ حجابی نداشت.اگه بیشتر مراعات می کردند ثواب نماز ما همبا گناه آلوده نمی شد.

قسمتی از زندگی شهیدعلی ماهانی

 

 

کوچه بی انتها

از یک محله به مدرسه می رفتند اما از دو مسیر متفاوت.هر چه دوستش اصرار می کرد که بیا از همین کوچه برویم،قبول نمی کرد.

می گفت :«این کوچه مدرسه دخترانه.من نمیام . معلوم نیست این کوچه به کجا ختم میشه».

قسمتی از زندگی شهید علی صیاد شیرازی

 

دفتر چه سفید

دفترچه کوچکی همیشه همراهش بود.بعضی وقت هابا عجله از جیبش در می آورد و علامتی در یکی از صفحاتش می گذاشت.می گفت:« اشتباهاتم را توی این دفترچه می نویسم».

برایم عجیب بود محمد رضا- اسوه اخلاق و تقوا ی بچه ها – آنقدر گناه داشته باشدکه برای کم کردنش مجبور باشد دفتری کنار بگذارد.چند روز قبل شهادتش به طور اتفاقی دفترچه اش را نگاه کردم.خوب که ورق زدم دیدم بیشتر صفحات دفتر، مثل قلب خود محمد رضا سفید سفید است.

قسمتی از زندگی شهید نوجوان محمد رضا ایستان




برچسب ها :

 

یا اباصالح المهدی ادرکنی

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:«برترین اعمال امت  من انتظار فرج است»

یقینا انتظاری که آقا رسول الله(ص)آن را برترین اعمال امت خود می دانند نمی تواند امری فرعی،  ساده ،پیش پا افتاده باشد    این که مثلا ما هر روز بعد نماز عجل ولیک الفرج بگوییم و صبح های جمعه به دعای ندبه برویم.چرا!! این هاهمه برای ظهور سرور و منجی ما لازم است  اما مسلما این ها اعمالی نیستند که رسول اکرم (ص) از آن به برترین اعمال یاد کرده اند.

نگاه عامیانه:نگاه عامیانه یعنی نگاه سطحی به مفاهیم و مسائل عمیق داشتن،وبه اندک آگاهی درباره ی هر چیز اکتفا کردن.نگاه عامیانه یعنی پردازش اطلاعات اندک،و افزایش غیر واقعی و خیال پردازانه ی آنها.نگاه عامیانه یعنی هرچه شنیدن را پذیرفتن و از زبان مردم درس گرفتن و باب شدن استنباط بی استدلال.هر یک از این ویژگی ها می تواند به تنهایی مقدمه یا نتیجه  یک نگاه عامیانه باشد.

ترویج یک نگاه عامیانه:

ترویج یک نگاه عامیانه می تواند عوامل متعددی داشته باشد.یکی از این عوامل به ذهن نشستن راحت تر نگاه عوام، نسبت به نگاه ژرف و عمیق  است که از پیچیدگی های خاصی برخوردار است و درک آن دشوار.

یکی دیگر از عوامل ترویج نگاه عامیانه این است که این نوع نگاه بیشتر با اهواء نفسانی تطبیق دارد. هوای نفس انسان را به صورت پنهان یا پیدا اندیشه انسان را به همراهی و حتی دفاع از سخن غلط وا میدارد.

گرچه در میان همین نگاه های عامیانه ،آگاهی های درست بسیاری نیز وجود دارد که هر کدام به گوشه ای از حقایق اشاره میکند ،اما مشکل اینجاست که اگر انسان گوشه هایی از حرف های راست را بگیرد ،اما تحلیل درستی از آن  نداشته باشد دچار برداشت غلط و عوام زدگی قرار خواهد گرفت.

آثار سوء عوام زدگی:

عوام زدگی آثار سوئی به دنبال دارد .از جمله ی این آثار می توان به فراهم شدن  زمینه ی انحراف و تحریف اشاره کرد و یکی دیگر از آثار سوء آن این است که موجب بیزار شدن کسانی خواهد شد که با دقت و موشکافی برخورد کرده و ضعف عای نگاه عامیانه  را به سرعت در می یابند.علاوه بر آن نجات بخش نبودن و بی ثمر بودن اندیشه های حیات بخش ،در اثر پدید آمدن و گسترش یک تلقی عامیانه،غیر قابل انکار است.

 

نگاه عامیانه به منجی:

خظر و آسیب نگاه عامیانه آنگاه مشخص می شود که به موضوع کلیدیو مهم منجی میرسد.و این موضوع به دلیل ابهامات فراوانی که دارد یکی از رایج ترین مسائل موجود در بین ملت هایی به شمار می آید که به ظهور منجی معتقد هستند.و این موضوع نه تنها قابل تحمل نیست بلکه میتواند به موضوع انتظار و مهدویت لطمه ی جدی وارد کند.

نگاه عامیانه به منجی در بیشتر ادیان این گونه است که شخصی  سوار بر مرکبی خواهد آمد و با نیروی اعجاب انگیز خود و بدون نیاز به مردمی آگاه و همراه تمام دنیا را از ظلم و جور نجات  میدهد و زندگی رویایی و شیرین را  برای آنها به ارمغان می آورد و همجنین  ظهور این منجی نیاز به فراهم آوردن هیچ مقدماتی را ندارد و یا اینکه  ما نبازبه هیج درکی از ساز و کار نجات بخش منجی نداشته باشیم. این ها همه و همه نگاه های عامیانه ای است که می توانند در بحث پیچیده و دشوار منجی وجود داشته باشد.

وقتی به مجموعه ی منتظران  می نگریم ، مشاهده می کنیم که کم نیستند  کسانی که درایت لازم را نسبت به منجی ندارند.همین موضوع موجب اشتباهات فراوانی در عملکرد امروزی آنها  به عنوان منتظر می شود . طبیتا این اشتباهات ، نه تنها فرج را جلو نمی اندازد  و انتظار را ثمر بخش نمی سازد بلکه  چه بسا موجب  عقب افتادن فرج هم بشود.

انسان دردمندکه تمام  راه های نجات را بسته می بیند و توانایی حل مشکلات خود را ندارد چاره ای ندارد جز آن که دل به روز هایی ببندد که  بتوانند او را به منجی امیدوار کنند.طبیعی است درچنین فضایی بازار سطحی نگری ها و گمانه زنی های عوامانه  هم گرم می شود.

درحالی که برای فرج و یا حتی نزدیک شدن آن اول باید از شر همین گمانه زنی های عوامانه خلاص شد و این مقدمه  تغییر وضعیت و نجات است واین خواسته ی خداوند است که انسان ها با اعمال آگاهانه ی خود به تغییر بسند و ما در آیه 11سوره ی رعد می خوانیم که خداوند می فرمایند:«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم،خداوند سرنوشت هیچ قوم(وملتی) را تغییر نمی دهدمگر آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند».

 

قیامی خارج از سنتهای الهی:

بخشی از نگاه عامیانه به منجی به آن جایی محدود می شود، که گویا این قیام قیامی خارج از سنت ها و قوانین حاکم در طول تاریخ انجام می پذیرد.در حالی که این سنت ها هیچگاه دچار هیچگونه تغییر نشده اند.خداوند درآیه ی 43 سوره ی فاطرمی فرماید:«فلن تجد لسنت الله تبدیلا ولن تجد لسنت الله تحویلا،هرگزبرای سنت الهی تبدیل نخواهی یافت،و هرگز برای سنت الهی تغییری نخواهی یافت».مثلا وقتی می گوییم امام زمان می آیند و اوضاع را درست می کنند طوری تصور می شود که گویی این اصلاح اوضاع خارج از تمامی قوانین حاکم بر عالم هستی می باشد.

اگر منجی خارج از این قوانین عملیات نجات را انجامبه انجام برساندنقش آگاهی و اراده ی انسان ها در سعادتشان در نظر گرفته نشده استو ارزش سنتهای الهی و اساسا ارزش حیات بشرو این همه امتحانات و شکست ها و پیروزی ها زیر سوال خواهد رفت.

در این صورت نه مسئولیتی در ایجاد مقدمات فرج به عهده ی ما قرار میگیرد و نه مسئولیتی پس از آن بر عهده ی ما خواهد بود. چون قرار است که یکی بعد از ما بیاید و اوضاع را بدون بر عهده گذاشتن مسئولیتی برعهده ی دیگران اصلاح کند.و شاید این تصور غلط هم به وجود آید که یاران حضرت هم خارج از حیاط ما زیست می کنند.و موجوداتاز ما بهترانی هستند که با نیروی خارق العاده ی خود جهان را پر از عدل و داد می کنند.در نتیجه امام با 313نفر همه ی مردم را حتی به جور هم که شده به راه حق در آورده و در این میان هیچ اراده و عظمی  برای دیگر انسان ها نیاز نیست و وهمه  ی انسان های بی لیافت هم می توانند سعادت مند شوند و ابرفرمانده و تعدادی یار وفادار برای این کار کافی است.

این ها همه این معنی را می دهند که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)با یک نگاه و اراده ی معنوی  موجب می شوند که همه ی آدم ها احساس خوبی پیدا کنند و مثلا همه  بی مقدمه بگویند:«چه احساس خوبی برای نماز خواندن دارم»البته نگاه معنوی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) معجزه خواهد کرد اما این کاری بود که حضرت محمد(ص)خیلی بهتر می توانستند آن را انجام دهند.

به هر حال نگاه عامیانه به ظهور ،و تصورایتکه مسئله ی ظهور چیزی خارج از سنن الهی خواهد بودمطلبی است که ائمه به شدت آن را نفی کرده اند و با آن مقابله مکردند.

حکومت متکی به شمشیر:

بعضی براین عقیده اند که زمانی که حضرت می آیند همه چیز را با شمشیر حل می کنند ،البته در این که حضرت در جریان ظهور از شمشیر استفاده می کنند حرفی نیست اما انجام هر کاری  مقدمه ی خاص خود را می طلبد.حضرت علی (ع) زمانی کهه درکوچه دست ایشان را بستند مسلما توانایی استفاده ازشمشیر را داشتند ولی به دلیل نبودن مقدمات  آن را به کارنگرفتند. یکی از مقدماتی که در زمان ظهور فراهم می شود «اتمام حجت»و«روشن بینی »مردم است که در آن زمان به قدر کافی فراهم خواهد بودوقتی استفاده از شمشیر با شرایط و لوازم خاص خودش درک شود این نگاه عامیانه جای خودش را بهسعی و تلاش برای فراهم آوردن آن شرایط خواهد داد.

اگر استفاده از شمشیر بدن استفاده از قواعدش بیان شود چهره ای که دشمنان حضرت دردل مردم ازحضرت به نمایش میگذارند ،چهره ی یک حاکم ستمگر و ظالم است که فقط برای جنگ و خونریزی آمده است .

چندی پیش در یک دبیرستان دخترانه طی تحقیقی که انجام شد حدود 75درصد دانش آموزان تصور می کردند که حضرت فقط می آیند برای گردن زدن . از افراد گناه کار گرفته تا همه ی دشمنان خود را گردن می زنند .این تصور غلطی ست که در بین جوانان ما شایع شده است و سبب ترس نسل جوان از ظهور حضرت شود.

در واقع زمانی که اتمام حجت انجام شد و ظالمان و ستیزه جویان دست از ظلم . ستیز خود بر نداشتند دیگر نیاز به صلح و مبادرت نیست و معصوم برای مجازات مستکبران و ستیزه جویان حکم طادر می کند در این جا وقتی ما این را می شنویم آرامش می یابیم و ظالمان نیز چاره ای جز تسلیم و تمکین ندارند.

علاقه عاشقانه:

عشق در لغت به معنی علاقه شدید به افراد یا اشیای عرفانی و معنوی است.در واقع عشق را نمی توان به علاقه به مادیات ویا حتی به روابط عادی نسبت داد.

یکی از بهترین کاربرد های این لفظ،علاقه ی شدیدی است که می توان به امام زمان (ارواحناله الفداء)داشت.همه ی ما نیازمندیم به کسی در زندگی عشق بورزیم و چه کسی بهتر از شخصی که، نمی توان به کسی جز او علاقه ی قلبی داشت و نمی توان او را شناخت و به او عشق نورزید. اگر هم ما عشق امام زمان (عج) را در دل نداریم مسلما مشکل از عاشق است نه معشوق .

انسان وقتی به کسی عشق می ورزد سعی می کند خود را نیز شبیه او کند.ما نیز برای داشتن عشق به امام زمان (عج)نیاز به معرفت ،عمل صالح و ایمان قاطع داریم.پس چون عظم عاشق شدن می کنیم و از خود، انتظار علاقه عاشقانه نشان می دهیم مجبوریم به تقویت این عشق بپردازیم وعلم و عمل کافی برای این منظور را به دست آوریم.

ما ابله نیستیم تا به کسی این گونه عشق بورزیم .کمبود محبت هم نداریم تا فریب علاقه های اندک را بخوریم و آنها را زیاد تصور کنیم.پس عشق به سادگی به دست نمی آید .روشن است  که یکی از مهم ترین  راه های عاشق شدن یافتن معشوق دلبری است که لایق عشق ما باشد.خداوند برای این منظور چاره ای اندیشیده است و آن آفریدن موجود نازنینی به نام «امام» است که ما به آن عشق بورزیم.و این یکی از خاصیت های مهم امام است.امامی هم که در طول زندگی ما در غیبت به سر می برد سرشار از ویژگی هایی است که عشق و محبت ما را هر لحظه نسبت به خود افزون تر می کند.اگر ما تمام جملات و نامه هایی که در طول تاریخ در بین لیلی ها و مجنون ها بوده را با دعای ندبه مقایسه کنیم خواهیم دید که بلند ترین مضامین آنها نیز به گرد کلمات عاشقانه ی این دعا نمی رسند.

                                                                       «بر گرفته از کتاب انتظار عامیانه ،عالمانه،عارفانه استاد علیرضا پناهیان»




برچسب ها :