Slide 1 Slide 2
منوی اصلی
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
نویسندگان
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
همراه با قرآن
آیه قرآن تصادفی
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 218
بازدید کل : 62862
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1


ابر برچسب ها
انتظار (25) ,  رائفی پور (24) ,  مهدویت (24) ,  آخرالزمان (23) ,  سخنرانی رائفی پور (16) ,  مهدی موعود (16) ,  پاسخ به شبهات (15) ,  مهدی (7) ,  حق (7) ,  منتظر (7) ,  دجال (7) ,  ظهور (7) ,  فرج (7) ,  سخنرانی (7) ,  آیت الله وحید خراسانی (7) , 

یا علی




برچسب ها :

« بسم رب الكعبه...»

سلام خدمت عزيزان و بازديدكنندگان محترم. بنده قسمتي از پيام قطعنامه امام (ره) را براي شما گذاشتم چون فكر مي كردم با اين قضيه كشتار مردم توي عربستان خيلي منطبق باشه .لصفا كامل بخونيد.اگر هم متن كامل اين پيام پر محتواي امام(ره)رو خواستيد به آدرس http://farsnews.com/newstext.php?nn=8604170080 مراجعه كنيد. «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ»

بسم اللّه الرحمن الرحيم ملت ايران لقد صدق اللّه رسوله الرءيا بالحق لتد خلن المسجد الحرام ان شاءاللّه آمنين.(1) عليرغم گذشت يك سال از كشتار فجيع و بى رحمانه حجاج بى دفاع و زائران مؤمن و موحد به وسيله نوكران امريكا و سفاكان آل سعود، هنوز شهر خدا و خلق خدا در بهت و حيرتند. آل سعود با كشتن ميهمانان خدا و به خاك و خون كشيدن بهترين بندگان حق نه تنها حرم را، كه جهان اسلام را آلوده به خون شهيدان نمود و مسلمانان و آزادگان را عزادار ساخت. مسلمانان جهان در سال گذشته و براى اولين بار عيد قربان را با شهادت فرزندان ابراهيم - عليه السلام - كه دهها بار از مصاف با جهانخواران و اذناب آنان برگشته بودند، در مسلخ عشق و در مناى رضايت حق جشن گرفتند. و بار ديگر امريكا و آل سعود، بر خلاف راه و رسم آزادگى، از زنان و مردان، از مادران و پدران شهيد، از جانبازان بى پناه ما كشته ها گرفتند، و در آخرين لحظات نيز با ناجوانمردى و قساوت بر پيكر نيمه جان سالخوردگان و بر دهان تشنه و خشكيده مظلومان ما تازيانه زدند و انتقام خود را از آنان گرفتند. انتقام از چه كسانى و از چه گناهى؟ انتقام از كسانى كه از خانه خويش به سوى خانه خدا و خانه مردم هجرت نموده بودند! انتقام از كسانى كه سالها كوله بار امانت و مبارزه را بر دوش كشيده بودند. انتقام از كسانى كه همچون ابراهيم - عليه السلام - از بتشكنى برمى گشتند، شاه را شكسته بودند، شوروى و امريكا را شكسته بودند، كفر و نفاق را خرد كرده بودند. همانها كه پس از طى آن همه راهها با فرياد: واءذن فى الناس بالحج ياءتوك رجالا(2) پا برهنه و سر برهنه آمده بودند تا ابراهيم را خوشحال كنند، به ميهمانى خدا آمده بودند تا با آب زمزم گرد و غبار سفر را از چهره بزدايند، و عطش خويش را در زلال مناسك حج برطرف نمايند و با توانى بيشتر مسئوليتپذير گردند و در سير و صيرورت ابدى خود نه تنها در ميقات حج، كه در ميقات عمل نيز لباس و حجاب پيوستگى و دلبستگى به دنيا را از تن به در آورند. همانها كه براى نجات محرومان و بندگان خدا راحتى راحت طلبان را بر خود حرام، و محرم به احرام شهادت شده بودند و عزم را جزم كردند تا نه تنها بنده زرخريد امريكا و شوروى نباشند، كه زير بار هيچكس جز خدا نروند. آمده بودند كه دوباره به محمد - صلى اللّهعليه و آله و سلم - بگويند كه از مبارزه خسته نشده اند و به خوبى مى دانند كه ابى سفيان و ابى لهب و ابى جهل براى انتقام در كمين نشسته اند، و با خود مى گويند مگر هنوز لات و هبل در كعبه اند.




برچسب ها :

تشرف علي ابن مهزيار خدمت حضرت حجت ابن الحسن(عج)

جناب علي بن مهزيار فرمود: بيست بار با قصد اين كه شايد به خدمت حضرت صاحب الامر (ع ) برسم ، به حج مشرف شدم ، اما در هـيـچ كـدام از سفرها موفق نشدم .
تا آن كه شبي در رختخواب خودخوابيده بودم ، ناگاه صدايي شنيدم كه كسي مي گفت : اي پسر مهزيار، امسال به حج برو كه امام خود را خواهي ديد.
شادان از خواب بيدار شدم و بقيه شب را به عبادت سپري كردم .
صـبـحـگاهان ، چند نفر رفيق راه پيدا كردم ، و به اتفاق ايشان مهياي سفر شدم و پس ازچندي به قـصـد حـج براه افتاديم .
در مسير خود وارد كوفه شديم .
جستجوي زيادي براي يافتن گمشده ام نـمـودم ، امـا خـبـري نـشـد، لذا با جمع دوستان به عزم انجام حج خارج شديم و خود را به مدينه رسـانـديـم .
چـنـد روزي در مدينه بوديم .
باز من از حال صاحب الزمان (ع ) جويا شدم ، ولي مانند گـذشـتـه ، خـبـري نيافتم و چشمم به جمال آن بزرگوار منور نگرديد.
مغموم و محزون شدم و تـرسـيـدم كـه آرزوي ديـدار آن حـضـرت بـه دلم بماند.
با همين حال به سوي مكه خارج شده و جستجوي بسياري كردم ، اماآن جا هم اثري به دست نيامد.
حج و عمره ام را ظرف يك هفته انجام دادم و تمام اوقات در پي ديدن مولايم بودم .
روزي مـتـفـكـرانـه در مسجد نشسته بودم .
ناگاه در كعبه گشوده شد.
مردي لاغر كه با دوبرد (لباسي است ) محرم بود، خارج گرديد و نشست .
دل من با ديدن او آرام شد.
به نزدش رفتم .
ايشان براي احترام من ، برخاست .
مرتبه ديگر او را در طواف ديدم .
گفت : اهل كجايي ؟ گفتم : اهل عراق .
گفت : كدام عراق ؟
 گفتم : اهواز.
گفت : ابن خصيب را مي شناسي ؟ گفتم : آري .
گـفـت : خدا او را رحمت كند، چقدر شبهايش را به تهجد و عبادت مي گذرانيد وعطايش زياد و اشك چشم او فراوان بود.
بعد گفت : ابن مهزيار را مي شناسي ؟ گفتم :آري ، ابن مهزيار منم .
گفت : حياك اللّه بالسلام يا اباالحسن (خداي تعالي تو را حفظ كند).
سپس با من مصافحه و معانقه نمود و فرمود: يا اباالحسن ، كجاست آن امانتي كه ميان تو و حضرت ابومحمد (امام حسن عسكري (ع )) بود؟ گفتم : موجود است و دست به جيب خود برده ، انگشتري كه بر آن دو نام مقدس محمد و علي (عليهم السلام ) نـقش شده بود، بيرون آوردم .
همين كه آن را خواند، آن قدر گريه كرد كه لباس احرامش از اشك چشمش تر شد و گفت : خدا تو را رحمت كند ياابامحمد، زيرا كه بهترين امت بودي .
پروردگارت تو را به امامت شرف داده و تاج علم و معرفت بر سرت نهاده بود.
ما هم به سوي تو خواهيم آمد.
بعد از آن به من گفت : چه را مي خواهي و در طلب چه كسي هستي ، يا اباالحسن ؟ گفتم : امام محجوب از عالم را.
گفت : او محجوب از شما نيست ، لكن اعمال بد شما او را پوشانيده است .
برخيز به منزل خود برو و آمـاده باش .
وقتي كه ستاره جوزا غروب و ستاره هاي آسمان درخشان شد، آن جا من در انتظار تو، ميان ركن و مقام ايستاده ام .
ابـن مـهـزيـار مـي گـويد: با اين سخن روحم آرام شد و يقين كردم كه خداي تعالي به من تفضل فـرمـوده است ، لذا به منزل رفته و منتظر وعده ملاقات بودم ، تا آن كه وقت معين رسيد.
از منزل خارج و بر حيوان خود سوار شدم ، ناگاه متوجه شدم آن شخص مراصدا مي زند: يا اباالحسن بيا.
به طرف او رفتم .
سلام كرد و گفت : اي برادر، روانه شو.
و خودش براه افتاد.
در مسير، گاهي بيابان راطي مي كرد و گـاه از كـوه بالا مي رفت .
بالاخره به كوه طائف رسيديم .
در آن جا گفت : يااباالحسن ، پياده شو نماز شب بخوانيم .
پياده شديم و نماز شب و بعد هم نماز صبح راخوانديم .
بـاز گفت : روانه شو اي برادر.
دوباره سوار شديم و راههاي پست و بلندي را طي نموديم ، تا آن كه بـه گـردنـه اي رسـيـديـم .
از گردنه بالا رفتيم ، در آن طرف ، بياباني پهناورديده مي شد.
چشم گشودم و خيمه اي از مو ديدم كه غرق نور است و نور آن تلالويي داشت .
آن مرد به من گفت : نگاه كن .
چه مي بيني ؟ گفتم : خيمه اي از مو كه نورش تمام آسمان و صحرا را روشن كرده است .
گفت : منتهاي تمام آرزوها در آن خيمه است .
چشم تو روشن باد.
وقـتـي از گردنه خارج شديم ، گفت : پياده شو كه اين جا هر چموشي رام مي شود.
ازمركب پياده شديم .
گفت : مهار حيوان را رها كن .
گفتم : آن را به چه كسي بسپارم ؟ گفت : اين جا حرمي است كه داخل آن نمي شود، جز ولي خدا.
مهار حيوان را رها كرديم و روانه شديم ، تا نزديك خيمه نوراني رسيديم .
گفت :توقف كن ، تا اجازه بگيرم .
داخل شد و بعد از زماني كوتاه بيرون آمد و گفت : خوشا به حالت كه به تو اجازه دادند.
وارد خـيـمـه شـدم .
ديـدم اربـاب عـالم هستي ، محبوب عالميان ، مولاي عزيزم ،حضرت بقية اللّه الاعـظـم ، امام زمان مهربانم روي نمدي نشسته اند ((27))نطع سرخي برروي نمد قرار داشت ، و آن حضرت بر بالشي از پوست تكيه كرده بودند. سلام كردم .
بـهـتـر از سـلام من ، جواب دادند.
در آن جا چهره اي مشاهده كردم مثل ماه شب چهارده ،پيشاني گـشـاده با ابروهاي باريك كشيده و به يكديگر رسيده .
چشمهايش سياه وگشاده ، بيني كشيده ، گونه هاي هموار و برنيامده ، در نهايت حسن و جمال .
بر گونه راستش خالي بود مانند قطره اي از مشك كه بر صفحه اي از نقره افتاده باشد.
موي عنبربوي سياهي داشت ، كه تا نزديك نرمه گوش آويـخـتـه و از پـيشاني نوراني اش نوري ساطع بود مانند ستاره درخشان ، نه قدي بسيار بلند و نه كوتاه ، اما كمي متمايل به بلندي ، داشت .
آن حضرت روحي فداه را با نهايت سكينه و وقار و حياء و حسن و جمال ، زيارت كردم ،ايشان احوال يـكايك شيعيان را از من پرسيدند.
عرض كردم : آنها در دولت بني عباس در نهايت مشقت و ذلت و خواري زندگي مي كنند.
فـرمـود: ان شـاءاللّه روزي خـواهد آمد كه شما مالك بني عباس شويد و ايشان در دست شما ذليل گـردنـد.
بـعد فرمودند: پدرم از من عهد گرفته كه جز، در جاهايي كه مخفي ترو دورتر از چشم مـردم اسـت ، سـكـونـت نكنم ، به خاطر اين كه از اذيت و آزار گمراهان در امان باشم تا زماني كه خداي تعالي اجازه ظهور بفرمايد.
و به من فرموده است : فرزندم ، خدا در شهرها و دسته هاي مختلف مخلوقاتش هميشه حجتي قرار داده است تا مردم از او پـيـروي كنند و حجت بر خلق تمام شود.
فرزندم ، تو كسي هستي كه خداي تعالي او را براي اظهار حـق و مـحـو بـاطل و از بين بردن دشمنان دين و خاموش كردن چراغ گمراهان ، ذخيره و آماده كـرده است .
پس در مكانهاي پنهان زمين ، زندگي كن و از شهرهاي ظالمين فاصله بگير و از اين پـنـهان بودن وحشتي نداشته باش ، زيراكه دلهاي اهل طاعت ، به تو مايل است ، مثل مرغاني كه به سـوي آشـيـانـه پـرواز مـي كنند واين دسته كساني هستند كه به ظاهر در دست مخالفان خوار و ذليل اند، ولي در نزدخداي تعالي گرامي و عزيز هستند.
ايـنـان اهـل قـنـاعـت و متمسك به اهل بيت عصمت و طهارت (ع ) و تابع ايشان دراحكام دين و شـريـعـت مـي بـاشـند.
با دشمنان طبق دليل و مدرك بحث مي كنند و حجتهاو خاصان درگاه خـدايند، يعني در صبر و تحمل اذيت از مخالفان مذهب و ملت چنان هستند كه خداي تعالي ، آنان را نمونه صبر و استقامت قرار داده است و همه اين سختيها را تحمل مي كنند.
فرزندم ، بر تمامي مصايب و مشكلات صبر كن ، تا آن كه خداي تعالي وسايل دولت تو را مهيا كند و پـرچـمـهاي زرد و سفيد را بين حطيم ((28))
و زمزم بر سرت به اهتزاردرآورد و فوج فوج از اهل اخـلاص و تـقـوي نـزد حـجرالاسود به سوي تو آيند و بيعت نمايند.
ايشان كساني هستند كه پاك طينتند و به همين جهت قلبهاي مستعدي براي قبول دين دارند و براي رفع فتنه هاي گمراهان بـازوي قـوي دارنـد.
آن زمان است كه باغهاي ملت و دين بارور گردد و صبح حق درخشان شود.
خـداونـد بـه وسيله تو ظلم وطغيان را از روي زمين بر مي اندازد و امن و امان را در سراسر جهان ظـاهـر مي نمايد.
احكام دين در جاي خود پياده مي شوند و باران فتح و ظفر زمينهاي ملت را سبز وخرم مي سازد.
بعد فرمودند: آنچه را در اين مجلس ديدي بايد پنهان كني و به غير اهل صدق و وفا وامانت اظهار نداري .
ابـن مهزيار مي گويد: چند روزي در خدمت آن بزرگوار ماندم و مسائل و مشكلات خود را سؤال نمودم .
آنگاه مرخص شدم تا به سوي اهل و خانواده خود برگردم .
در وقـت وداع ، بيش از پنجاه هزار درهمي كه با خود داشتم ، به عنوان هديه خدمت حضرت تقديم نموده و اصرار كردم كه ايشان قبول نمايند.
مـولاي مـهـربـان تـبـسـم نموده و فرمودند: اين مبلغ را كه مربوط به ما است در مسيربرگشت استفاده كن و به طرف اهل و عيال خود برگرد، چون راه دوري در پيش داري .
بعد هم آن حضرت بـراي مـن دعـاي بـسـياري فرمودند.
پس از آن خداحافظي كردم و به طرف شهر و ديار خود باز گشتم


- عراق در اصطلاح گذشتگان به دو جا گفته مي شده : اول ، عراق عرب ، يعني همين كشوري كـه مـعـروف اسـت . دوم ،عـراق عـجـم كـه بـه بخشهائي از مركز ايران ، يعني محدوده اي شامل كرمانشاهان ، همدان ، ملاير، اراك ، گلپايگان واصفهان گفته مي شده است . 
- چرمي كه به عنوان زيرانداز استفاده مي شده است . 
- حطيم : محلي در مسجدالحرام كنار خانه كعبه است .

كمال الدين ج 2، ص 119، س 33
 



برچسب ها :

«بسم رب المهدی(عج)...»

سخنرانی حضرت آیت الله العظمی حسین الوحید خراسانی(مدظله العالی) درباره حضرت مهدی(عج)

سلامتی و فرج صلوات...




برچسب ها :

«بسم رب الهادی(ع)...»

شاید این جمعه بیاید ...  شاید...

سلامتی و فرج آقا صلوات...




برچسب ها :

«بسم رب المهدی (عج) ...»

سلام. ولادت با سعادت قطب عالم امکان حضرت صاحب العصر والزمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف- را به تمامی منتظرین و محبین حضرت تبریک و تهنیت عرض میکنم و امیدوارم  خداوند متعال به برکت این روز مبارک هدایت و رحمت رو به عنوان عیدی به ما عطا کنه و ما رو از منتظرین واقعی ایشون قرار بده.

 

 

انشاه الله دیگر این جمعه...




برچسب ها :

«بسم رب الحجت(عج)...»

با توجه به روایات نقل شده از اهل بیت علیهم السلام در مورد تأثیر دعای همگانی و نیز بر اساس اهمیت فوق العاده شب نیمه شعبان که هم شب میلاد آن امام رحمت و مهربانی و هم با فضیلت ترین شب سال پس از شب قدر است،

به گزارش شیعه نیوز آیت الله وحید خراسانی در سخنانی فرمودند: سزاوار است عموم مؤمنین و مؤمنات در آن شب عزیز (نیمه شعبان) پس از قرائت سوره یس و اهداء آن به آستان مقدس ولیعصر ارواحنا فداه و خواندن زیارت سلام علی آل یس، رأس ساعت ۱۱ شب نیمه شعبان دعای فرج را بخوانند و تعجیل ظهور مولود نیمه شعبان را از خداوند متعال درخواست کنند.

همچنین مناسب است تا در تمامی مکان های مقدس و مجالس جشن و سروری که در آن شب تشکیل میگردد این قرائت سوره یس و دعا و توسل همگانی انجام گیرد.
 
 

فرج آقامون صلوات

انشاه الله دیگر این جمعه...

 




برچسب ها :

«بسم رب المهدی(عج)...»

سلامتی و فرج آقا صلوات.




برچسب ها :

«بسم رب الحیدر کرار...»

ولادت با سعادت مولود کعبه ، اسد الله الغالب ، مظهر العجایب ، مولی الموحدین ، امیر المومنین ، حضرت علی (ع) رو به تمامی شیعیان تبریک عرض می کنم. و امیدوارم  با پیروی از سیره حضرت بتونیم شیعه واقعی حضرت بشیم و حق امامت ایشون رو ادا کنین .ان شاء الله...

مصرع ناقص من کاش که کامل می شد
شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد

شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست

من که حیران تو حیران توام می دانم
نه فقط من که در این دایره سرگردانم

همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد
شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد

در زمین هستی وآن سوتر از افلاک تویی
علت خلق زمین ای پدر خاک تویی

کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است
راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است

کعبه افتاده به پایت سر راهت، سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»

کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید

کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:

«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید

واژه ها روی ابابیل لبت سجیل است
دام بگذار که گنجشک تو جبرائیل است

نه فقط دست زمین از تو تو را می خواهد
سالیانی ست که معراج خدا می خواهد-

زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند

وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی
وای اگر پارچه ی زرد به سر می بستی

در هوا تیغ دو دم نعره ی هو هو می زد
نعره ی حیدریه «أینَ تَفِرّوا؟» می زد

بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار عدم را بردار

بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدی

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید.

 

 

 

 باتشکر از وبلاگ سهیل عرب

«www.ghsemiyoon.ir»




برچسب ها :

شهادت امام علی النقی -علیه السلام- رو خدمت مولا و سرورمون حضرت قائم -عجل الله تعلی فرجه الشریف - وشما شیعیان و محبان اهل بیت-علیهم السلام- تسلیت عرض می کنم.

امام علی النقی (ع)دهمین امام ما شیعیان هستند.ایشان نیز همانند پدرشان،امام جواد (ع)، در سن پایین به امامت رسیدند و پس از چند سال به سامرا تبعید شدند.ایشان در زمان حکومت پنج تن از خلفای عباسی زندگی کردند که در بین این خلفا متوکل عباسی -لعنت الله علیه- بیشترین ظلم و جفا را نسبت به ایشان روا داشت.البته این به این معنا نیست که خلفای دیگر به ایشان ظلم نکردند بلکه تمامی ایشان حق حضرت را غصب و ایشان را مورد ستم قرار می دادند.ولی حضرت خود در شهر سامرا و نمایندگان ایشان در شهر های دیگر به تبلیغ اسلام می پرداختند. سرانجام ایشان در سن 41 سالگی به شهادت رسیده و در سامرا به خاک سپرده می شوند.

قبر پسر ایشان امام حسن عسکری(ع) و مادر امام زمان(عج)،نرگس خاتون-علیها السلام-، در کنار ایشان در یک ضریح دفن شده است.

متاسفانه ما شیعیان تمامی اهل بیت -علیهم السلام- را به صورت واسطه ای می شناسیم و به همین سبب به یکی بیشتر و به دیگری کمتر و به این اندازه که باید اهمیت نمی دهیم. مثلا امام حسن عسکری(ع) را به دلیل این که پدر امام زمان(عج) است می شناسیم .و امام جواد (ع)را نیز به خاطر این که فرزند امام رضا (ع)است دوست می داریم.و در این میان امام هادی(ع)که نه فرزند امام رضا (ع) و نه پدر امام زمان(عج) است غریب واقع می شود. این جاست که یک عده آدم پست و بی سر و پا به خود اجازه می دهند هرچه می خواهند درباره ایشان بگویند و به ایشان توهین کنند.

ان شاء الله خداوند توفیق شناخت این بزرگوار ها رو به همه ما عطا بکند صلوات.

فرج حضرت صاحب العصر و الزمان(عج)صلوات.

 




برچسب ها :

بسم رب المهدی...

شهادت حضرت زهرا-سلام الله علیها-رو  به مولامون امیر المومنین و فرزندان بزرگوارشان و به تمامی دوستداران اهل بیت  تسلیت عرض می کنم.

این اثر رو از آقای حامد زمانی گوش کنید. امیدوارم خوشتون بیاد.

کتاب گزارش لحظه به لحظه از شهادت حضرت زهرا(س) نوشته محمدرضا انصاری در نوبت چاپ پنجم، به تازگی از سوی انتشارات دلیل ما قم راهی بازار کتاب شدi.

این اثر پانزدهمین اثر از مجموعه گزارش‌های لحظه به لحظه به شمار می‌آید که در هشت بخش به مضامینی مانند پیش‌گویی، تهدید، هجوم، بیت‌الاحزان، وصیت، آخرین روز،‌ شهادت و بقیع می‌پردازد. 

در بخشی از کتاب نوشته شده است: «روزهای در بستر بودن حضرت زهرا(س) با غم و اشک می‌گذشت. در یکی از روزها که حضرت می‌گریست امیرالمومنین(ع) فرمود: چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: "گریه می‌کنم برای آنچه که بعد از من به تو می‌رسد." حضرت برای دلداری همسرش فرمود: اشک مریز! به خدا قسم، تحمل این‌ها در راه خدا برای من آسان‌تر است.» 

سفارش میکنم که حتما این کتاب رو مطالعه کنید. واقعا تاثیر گذاره.برای سلامتی و فرج حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)صلوات.




برچسب ها :

«یسم رب المحمد(ص)...»

خوش تیپ:

باشگاه کشتی بودیمکه یکی از بچه ها به ابراهیم گفت:«ابراهیم جون،تیپ و هیکلت خیلی جالب شده.توی راه که میرفتی دو تا دختر پشت سرت بودند و همش از تو حرف می زدندشلوار و پیراهن خوشگل هم که پوشیده بودی،ساک ورزشی هم که دستت گرفتی کاملا معلوم بود که ورزشکاری.»ابراهیم خیلی ناراحت شد رفت توی فکر.اصلا توقع همچین چیزی رو نداشت.جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خندم گرفت.پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد.به جای ساک هم یک کیسه گرفته بود دستش.همه گفتند:« تو هم آدم عجیبی ها ابراهیم!ما میایم باشگاه که خوش تیپ بشیم،بعد لباس تنگ بپوشیم، بعد تو این جوری میای باشگاه؟ابراهیم هم اصلا اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد:«ورزش اگه برای خدا باشه ،عبادته.به هر نیت دیگه ای که باشه،فقط ضرره.

قسمتی از زندگی شهید ابراهیم هادی 

 

 ثواب یا گناه:

وقتی از چیزی ناراحت می شدبا هیچ کس حرف نمی زد و فقط سکوت می کرد.یک روز که از نماز جمعه برگشت دیدم خیلی ساکت.پرسیدم:«داداش اتفاقی افتاده؟ ناراحت به نظر می رسی؟»

با همان حجب و حیای همیشگی گفت:«کاش خانم ها بیش تر مراقب حجابشون بودند.امروز پرده ی قسمت زنانه کنده شد منم یک لحظه بی اختیار چشمم به قسمت خواهران افتاد. خانمی بود که روی سرش هیچ حجابی نداشت.اگه بیشتر مراعات می کردند ثواب نماز ما همبا گناه آلوده نمی شد.

قسمتی از زندگی شهید علی ماهانی

 

کوچه بی انتها

از یک محله به مدرسه می رفتند اما از دو مسیر متفاوت.هر چه دوستش اصرار می کرد که بیا از همین کوچه برویم،قبول نمی کرد.

می گفت :«این کوچه مدرسه دخترانه.من نمیام . معلوم نیست این کوچه به کجا ختم میشه».

قسمتی از زندگی شهید علی صیاد شیرازی

 

دفتر چه سفید

دفترچه کوچکی همیشه همراهش بود.بعضی وقت هابا عجله از جیبش در می آورد و علامتی در یکی از صفحاتش می گذاشت.می گفت:« اشتباهاتم را توی این دفترچه می نویسم».

برایم عجیب بود محمد رضا- اسوه اخلاق و تقوا ی بچه ها – آنقدر گناه داشته باشدکه برای کم کردنش مجبور باشد دفتری کنار بگذارد.چند روز قبل شهادتش به طور اتفاقی دفترچه اش را نگاه کردم.خوب که ورق زدم دیدم بیشتر صفحات دفتر، مثل قلب خود محمد رضا سفید سفید است.

قسمتی از زندگی شهید نوجوان محمد رضا ایستان

 




برچسب ها :

 

«بسم رب المهدی»

تقصیـــــر ماست غیبت طولانـــی شمـــا                      بغــــض گلـــو گـــرفته پنـهانی شمــــا

تقصیر ماست جمـــعه ی خالی زعطر یار                      دوری ز راه و سنـت قــــــرآنی شمــــا

ای وای من که قلب شما را شکسته ام                      جان و جوانی ام همه قربــانی شمــــا

توبــــه به جای ما شده عادت برایتــــــان                      بازم شکسته ام دل رحمــانی شمــــا

آقا درست کــه اصــــــلا شبیـــــه نیست                      رفتار ما به رســـم مسلــمانی شمـــا؟

 

«سلامتی و فرج حضرت صاحب الزمان (عج) صلوات»

 

 




برچسب ها :

«بسم رب الحیدر...»

طبق قراری که داشتیم هر چند وقت به چندی از شبهات وارده وهابیت بر شیعه پاسخ می دهیم.امیدوارم مفید و مورد استفاده شما باشد.

سوال:چرا صحابه ای که در غدیر خم حاضر بودند و با علی -علیه السلام- به خلافت بیعت کردند،در مقابل غصب خلافت او توسط دیگران اعتراض نکردند؟

اولا: که صحابه ای که از روی اعتقاد قلبی و با میل باطنی  این کار را کردند در واقع ولایت پذیری خود را اثبات کرده اند و این گونه افراد که همیشه پیرو حرف امام خود می باشند از حضرت که خواستار سکوت بوده اند پیروی کرده و اعتراض خود را در دل نگه داشته و منتظر دستور آن حضرت بوده اند.

دوما: عده بسیار زیادی از صحابه که در غدیربوده اند نتوانسته جلوی خود را بگیرند و اعتراض خود را نسبت به غاصبان حق آن حضرت آشکار کردند.از آنجایی که هدف بر خلاصه گویی مطالب است به بیان این اعتراضات نمی پردازیم.اگر خواستار دانستن این اعتراضات هستید به جلد 1 کتاب الغدیر علامه امینی ص327-422مراجعه نمایید.




برچسب ها :

نظر یادتون نره.




برچسب ها :

«بسم رب مهدی...»

ولادت با سعادت پیامبر اکرم(ص) و امام صادق (ع)رو اول خدمت حضرت ولی عصر (عج) و بعد خدمت شما شیعیان تبریک عرض می کنم.به امید این که حرم امام صادق (ع)رو همراه آقامون بقیه الله(عج) درست کنیم صلوات.

 

ستاره‌ای بـــدرخشید و ماه مجـــلـــس شـــد

دل رمیــــــده ما را رفیــــق و مونـــس شـــد

 

نگار من کـــه به مکـــتب نرفــت و خط ننوشت

به غمــــزه مسئــــله آموز صد مـــدرس شــد

 

به بــــوی او دل بیمـــــار عاشقان چو صبـــا

فدای عارض نسرین و چشـــم نرگس شــد

 

به صدر مصطبه‌ام می‌نشـــاند اکنون دوست

گـــدای شهر نگه کن که میر مجـــلس شد

 

خیــــال آب خـــضر بست و جـــام اســکندر

به جرعه نوشی سلطان ابــوالفـوارس شد

 

طربــســرای محبت کنـــــون شود معمـور

که طــاق ابروی یار منــش مهنــدس شـد

 

لــب از ترشـــح می پـــاک کن برای خدا

که خاطرم به هزاران گنـــه موسوس شد

 

کرشمه تو شرابـــی به عاشــقان پیمود

که علم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد

 

چو زر عـــزیز وجود اســت نظم من آری

قبول دولتیان کیمیـــــای این مس شــد

 

ز راه میــــکــده یاران عنــــان بگــــردانــید

چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد

 

 «با تشکر از وبلاگ اشعار عرفانی شعرای بزرگ»

«hafezasrar.blogfa.com»

 




برچسب ها :

 

حتما این رو گوش بدبد خیلی زیباست.واقعا آفای زمانی کولاک کرده.لطفا نظر هم یادنون نره.




برچسب ها :

 

نظر یادتون نره.




برچسب ها :

بسم الله الرحمن الرحیم...

شیطان میگوید!!

۱.مسلمانی که صدای اذان را میشنود و نماز را ادا نمیکند: پدر من است.

۲.مسلمانی که اضافه خرجی میکند: برادر من است.

۳.مسلمانی که از امام پیشتر به رکوع میرود: پسر من است.

۴.خانم مسلمانی که با آمدن مهمان اعصاب خرابی میکند: مادر من است.

۵.خانمی که بدون پوشش میگردد: خانم من است.

6.مسلمانی که پیش از گفتن بسم الله شروع به خوردن غذا میکند: اولاد من است.

۷.مسلمانی که این گفته ها را به دیگران برساند: دشمن من است.

۸.مسلمانی که خاموش بنشیند و به کسی چیزی نگوید: دوست من است.

اللهم عجل لولیک الفرج...باتشکر از وبلاگ ظهور(zoohorf-s.blogfa.com)

 



برچسب ها :




برچسب ها :

شهادت امام حسن عسکری-علیه السلام را به محضر مادر گرامیشان بی بی فاطمه زهرا-سلام الله علیها-و فرزند

بزرگوارشان حضرت حجت -عج الله تعالی فرجه الشریف- و شما شیعیان ومنتظران آن حضرت تسلیت عرض می کنم.

 

-ابن الرضارا کشتند.ابن الرضا را کشتند.

-تو هم این خبر را شنیده ای؟

-آری می گویند حسن ابن علی را هم با زهر به شهادت رسانده اند.

-ای وای برما.

-ما چگونه شیعیانی هستیم که امامان را یکی پس از دیگری شهید کرده و ما فقط تأسف می خوریم؟

امام را کفن کرده و پیکر مبارک ایشان را بر روی زمین قرار داده اند.

جعفر تو برادر و جانشین او هستی برخیز و بر پیکر او نماز بخوان.

آری حال نوبت آن است که خود را به جای جانشین او جا بزنم و اگر من بر پیکر او نماز بخوانم هیچ شک و شبهه ای باقی نمی ماند.

تا می خواهد تکبیر نماز را بگوید کودکی با چهره ی گندمگون و دندان های فاصله دار وارد می شود و دامن او را گرفته و به او می گوید:

-عمو جان من از شما بر این کار سزاوار ترم.بگذارید تا من بر پیکر پدر خویش نماز بخوانم.

جعفر که این صحنه را دید چهره اش زرد  گردید و کنار رفت و حضرت مهدی-عج الله تعالی فرجه الشریف- بر پیکر پدرشان نماز خواند.

و همانطور که امام حسن عسکری-علیه السلام-وصیت کرده بود کسی که بر پیکرشان نماز خواند جانشین ایشان شد.

 

 

 




برچسب ها :

«بسم رب الحسین الشهید...»

به جمعیت خوب نگاه کن!

باید اون رو بین کاروان پیاده کربلا ببینی!

با بقیه فرق دارد. قد و بالای رعنایی هم دارد.

از چهره و موهای پریشانش معلوم است که عذادار کسی ست.

چشمانش به ظرف های آب که می افتد...!

وقتی به دختر بچه هایی که دست در دست پدر دارند نگاه میکند یا نگاهش به کودک های شیر خواره ای که در بغل مادرشان هستند می افتد توان راه رفتن را از دست میدهد.

انگار دیدن دو برادر کنار هم حادثه تلخی رو به خاطرش می آورد.

از فرط گریه اشک هایش خشک و خون گریه می کند.

البته اگر دیدی برای خود در گوشه ای تنها راه می رود تعجب نکن به تنهایی عادت دارد.

سالهای سال است که او را تنها گذاشته ایم.

«اللهم عجل لولیک الفرج...»

 

 




برچسب ها :

«بسم رب الشهدا و الصدیقین...»

 

چه آشناست این که...

زمانی بر مردم بیاید که آن کس که بخواهد ایمان خود را حفظ کند و در دینداری ثابت بماند همانند کسی است که می خواهد آتش را در کف دست خود نگه دارد.1

 چه آشناست این که...

 زمانی بر مردم می آید که چیزی کمیاب تر از برادری همدم و یا کسب درهمی از حلال نمی باشد2.

چه آشناست این که...

 زمانی بر مردم می آید که همه گرگ می شوند و هرکس گرگ نباشد گرگان دیگر او را خواهند خورد3.

و چه آشناست این که...

زمانی برای مردم می آید که مومن منکرات را میبیند و توانایی اصلاح آن را ندارد و این جاست که همچون نمکی که در آب حل میشود ذوب میشود4.

و چه آشناست این که...

زمانی بر مردم می آید که زنان آرایش سر خود را طوری درست می کنند که گویی کوهانی شتری خرد است و لعنت خدا بر آنها.

و چه آشنا تر این که...

زمانی می آید که از قرآن جز خطوطی و از اسلام جز نامش نمی ماند و آنان دور ترین مردم از اسلام هستند و مساجد آنان از ظاهر آباد و از جهت هدایت  خراب و ویران است.5

 

این ها بسیار آشنا و قابل مشاهده است فقط کافی ست که نگاهی به اطرافمان بیاندازیم تا همه ی این نشانه ها را روشن تر از خورشید و با چشمان خود مشاهده کنیم و این خوب و بد است.

خوب از این جهت که این ها همه یعنی ظهور مولا و سرور مان نزدیک است

و بد از این جهت که نکند که او بیاید و ما با این اعمالمان جزو یارانش نباشیم.

 




برچسب ها :

این کلیپ هفت دقیقه ای رو گوش کنید و ببینبد ما کجای راهیم.لطفا نظر هم یادتون نره.ممنون.

 




برچسب ها :

چه انتظار عجیبی!

تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی!

عجیب تر که چه راحت نبودنت شده عادت!

چه بی خیال نشستیم

نه کوششی ،نه وفایی

فقط نشسته و گفتیم،خدا کند که بیایی...

 

«تعجیل در فرج آقا صلوات...»




برچسب ها :

 

نیا نیا گل نرگس جهان که جای تو نیست              و صـد ترانـه به لب‌ها یکی برای تـــو نیست

نیا نیا گل نرگس  کــــه در زلال دلــــــــی               هـــزار آینه نقش و یکی ز خـال تـــو نیست

نیا نیا گل نرگس بـــه آسمــــــان سوگنـد               قسم به نام و نهادت دلــی برای تــو نیست

نیا نیا گل نرگس ز رنـــج‌مان تــو نکـــــــاه                کسی ز خلق و خلایق فـدای راه تـو نیست

نیا نیا گل نرگس بــــدان و آگــــه بـــــاش                که جــای سجده‌گـه ما هنوز مال تـو نیست

نیا نیا گل نرگس بـــه مــجـلــــس ندبـــه                 که ندبه ندبه خدعــه‌ست پایگاه تــو نیست

نیا نیا گل نرگس دعـــای عهد کجـــاست                 و ایـن نماز جماعت بــه اقتـدای تــو نیست

نیا نیا گل نرگس به جـان تشنــه عشــق                 دعا دعای ظهور است ولی برای تـو نیست

نیا نیا گل نرگس سقیفـه‌هــا بــرپـــاست                 ردای سبز خــلافت ولـی بــرای تــو نیست

نیا نیا گل نرگس کــه چون عـــلی تنهـــا                  به فجـر صبح ظهورت کسی کنار تـو نیست

نیا نیا گل نرگس تــو را به خـــاک بقیـــع                   کـه شهر ما نه مهیـای نامه‌های تـو نیست

نیا نیا گل نرگس بـــه مـــــادرت زهـــــرا                    کسی بـرای شهادت به کربلای تـو نیست

نیا نیا گل نرگس نیــا بـــه دعــــوت مـــا                    هــزار نامه کـــوفی یکی بـــرای تـو نیست

نیا نیا گل نرگس فــــدا شـــوی مـــــولا                    در این زمــانه غفلت که خواستار تـو نیست

 




برچسب ها :

ایام سوگواری حضرت  ابا عبد الله الحسین-علیه السلام-رو اول از همه خذمت سرور و مولامون حضرت صاحب الزمان-روحی و جسمی مقدمه الفداء- و مادر گرامیشون حضرت فاطمه زهرا -سلام الله علیها-و بعد خدمت شما دوستداران و منتظران تسلیت عرض میکنم.

باز این چه شورش است که در خلق عالم است        باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است


باز این چه رستخیز عظیم است کز زمیــــــــن           بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

 

  ایـن صبح تیــــــره باز دمیـــــد از کجــــــا کزو            کار جهان و خلق جهان جمله درهم است

 

گویـــــــــــا طلوع میکند از مغــــــرب آفتاب          کاشوب در تمـــــــــــامی ذرات عالـــم است

 

گرخوانـــــــمش قیامت دنیا بعیــــــــد نیست            این رستــــــــخیز عام که نامش محرم است

 

در بـــــــــارگاه قدس که جای ملال نیـست               سرهای قدسیـــان همه بر زانوی غم است

 

جن و ملـــــــــــــک بر آدمیان نوحه می کنند                گویــــــــــا عزای اشرف اولاد آدم است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




برچسب ها :

لطفا نظر یادتون نره.




برچسب ها :

بسم رب الحسین

غم مخــــور ایام هجران رو به پایان می رسد

                                                             مهـــــدی ما می رسد ظلم و ستم ها میرود

پـــــرده را از روی مـاه خویـــــش بالا می زنـد

                                                             غمزه را سر می دهـــد غم ازدل وجان میرود

بلبل انـدر شاخسار گــــــل هویـدا می شود

                                                              زاغ با صــــد شرمساری از گلستان می رود

محـــفل از نور رخ او نور افشـــــان می شود

                                                             هرچه غیــــر از ذکر یار از یاد رنـــدان می رود

ابر از نور رخش چون رخش پنهان می شود

                                                             پــــرده از رخسار آن ســرو خــــرمان می رود

وعــــده دیـــدار نزدیک است یاران مــژده باد

                                                              روز وصـــلش می رسـد ایام هجران می رود

 

لطفا نظر یادتون نره.

 

 




برچسب ها :

بنا به قراری که داشتیم. این هفته نیز یکی از شبهات ساخته شده توسط فرقه وهابیت را پاسخ می دهیم.

پرسش دو:همه ی ما می دانیم که نباید در هیچ زمینه ای برای خدا شریک قائل نشویم.پس چرا در کتب ادعیه شیعیان مکررا از غیر خدا طلب حاجت می شود؟آیا این شرک نیست؟

پاسخ:اگر پاسخ خواستن از غیر خدا شرک است پس همه ی عالم و آدم مشرک هستند.حتی  انبیا ی الهی نیز از مردم کمک می گرفتند به عنوان مثال حضرت سلیمان برای آوردن تخت بلقیس از مخلوق کمک خواست.وقتی ما می گوییم یا علی ادرکنی.در حقیقت از ایشان تقاضای کمک و ی کنیم و به وسیله ایشان به خدا توجه می کنیم.

البته حاجت خواهی مستقیم از خودخداوند نیز مورد توجه شیعیان هست .ولی این که شیعیان برای این کاردنبال وسیله می گردند به دستوری که خداوند در آیه 35 سوره مائده به ما مومنین داده اند و فرموده است:«وابتغوا الیه الوسیله».می بینیم که ما شیعیان طبق دستور نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله خاندان آن حضرت را وسیله تقرب خود به سوی الله می دانیم.

ابن ابی الحدید نقل می کند که حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:«حمد می کنم خدایی را که از پرتو نور عظمتش اهل آسمان و زمین بندگی می کنند و ذات اقدس او هدف تمامی وسائل می باشد و ماییم وسائل در میان خلق»*.و نیز در حدیث معروف ثقلین که در منابع معتبر اهل سنت نیز موجود است.از قول پیامبر که می فرماییند:«اگر به عترت من متمسک شوید گمراه نخواهید شد»**. 

*شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،211.11تامه45

**صحیح مسلم،1873.4ح36کتاب فضائل الصحابه،و ابی داوود در سنن185.2،ح

19.5

 




برچسب ها :

لطفا نظر یاذتون نره.




برچسب ها :

 

من خودم که این کلیپ رو دیدم خیلی روم تاثیر گذاشت امید وارم شما هم خوشتون بیاد.

لطفا نظر یادتون نره.




برچسب ها :

گزیده ای از زندگی شهید علی رضا موحد دانش:

اینجا مرز بازرگان است.این بار حفاظت از مرز بازرگان را به علی سپرده اند.از وقتی علی پا به اینجا گذاشته ،نفس همه ی قاچاقچیان را بریده.هر دفعه که محموله قاچاق بایرام قلی به دست گروهان علی می افتد،کینه ای بر کینه بایرام قلی افزوده می شود.

حالا محموله دیگری در راه است.چشمان علی منتظر اوست و چشمان بایرام قلی منتظر عکس العمل علی.پیشاپیش برای علی پیغام فرستاده،اگر محموله را زیر سبیلی رد کند از خجالتش در خواهم آمد.اما وای بر لحظه ای که راه کاروان را ببندد آن وقت هرچه دیدی از چشم خودت دیدی.

 




برچسب ها :

در این قسمت سعی می شود هر هفته به یکی از شبهات وارده بر شیعه که توسط وهابیت وارد می شود پاسخ داده شود.

-پرسش اول:اگر فاطمه(س)به وسیله خلفا مورد ستم قرار گرفت،چرا همسر دلیر او از وی دفاع نکرد.؟

علی(ع)در حد وظیفه خو از خانواده خود دفاع کردلیکن دفاع در آن روز ها در حد جنگ و خونریزی به صلاح اسلام نبوده است.و اگر شمشیر می کشید یک طرف هواداران خلافت و طرف دیگر بنی هاشم و افرادی که یه حادثه روز غدیر ایمان داشتند قرار می گرفتند و صلاحیت اسلام در این نبود و آن به خطر می افتاد.اتفاقا منافقان در لباس دلسوزی به سراغ علی می آمدند وبه او می گفتند : «ای ابوالحسن دستت را دراز کن تا با تو بیعت کنیم.»

گوینده ی این سخن دشمن دیرینه اسلام یعنی ابالسفیان است.

امیر المومنین از موضع او آگاه بود و می دانست که او درجامه دلسوزان می خواهد به اسلام ضرر بزند دست او را رد کردو به او چنین فرمود:«به خدا سوگند تو با این سخن انگیزه فتنه گری داری.تو پیوسته بد خواه اسلام و مسلمانان بوده ای.ما نیازی به خیر خواهی تو نداریم».

در ضمن نا گفته نماند که:شجاع کس نیست که هر جایی شمشیر بکشد و درو کند.شجاع ،کسی است که به وظیفه ی خود عمل کند.چه بسا شجاعانی هستند که توان شنیدن سخن حق را ندارند.چنان که سعدی می گوید:«دو صد من سنگ بر می دارد و طاقت سخن نمی آرد».

روزی پیامبر اسلام مردی را دید که سنگ های بزرگ بر می داشت و مردم او را دلاور می خواندند.پیامبر به آنان گفت:« دلاور کسی نیست که سنگ های بزرگ را بردارد بلکه دلاور کسی است که جلوی هواس نفس خود را بگیرد.»

پیامبر به عایشه می فرماید که:«اگر قریش تازه مسلمان نبود،من وضع کعبه را دگرگون می کردم.سپس به جای یک در دو در برای آن می گذاشتم.»

آیا از پیامبر اسلام دلاور تر و شجاع تر می شناسیم. ایشان شرایط را برای مبارزه مناسب  نمی بینند.و تصمیم می گیرند که فعلا کاری نکنند تا از وقوع جنگ داخلی مدینه جلوگیری کنند.

آنان انتظار دارند علی شمشیری را که بر گردن کافران در احد و بدر زده بر گردن مسلمانان فرود آورد.تاریخ اسلام را بررسی نکرده و از و از روزگار آگاه نیستند.آنان نه اسلام شناسند و نه علی شناس.

 




برچسب ها :

حاج آقا بزرگ عراقی:

ایشان در سال 1317در سالروز میلاد رسول خدا در اراک متولد شد.ایشان دروس مقدماتی را خدمت پدرشان(شیخ محمد عراقی)به اتمام رساند و سپس عازم نجف شد و مدتی نیز در نجف از علمای موجود در نجف نیز استفاده کرد وبعد به کنگاور رفت و با استقبال مردم آن جا مواجه شد و زندگی خود را در آن جا ادامه داد.ایشان معروف به حاج آقا بزرگ عراقی می باشند.

برای خواندن گزیده هایی از زندگی ایشان به ادامه مطلب...




برچسب ها :

پیامبر اکرم:

هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.

بحار الانوار

خوشا به حال صابرین در غیبت او،آنان کسانی هستند که خدا در قرآن چنین توصیفشان کرده.(و کسانی که به غیبت ایمان می آورند)

بحار الانوار

مردمی از مشرق زمین (ایران) به پا می خیزند،و برای حکومت مهدی زمینه سازی می کنند.

بحار الانواردر آخر الزمان گروهی معصیت می کنند و می گویند خدا سبب آن شده.،کسی که اینها را رد کند همانند که در راه خداشمشیر زده است.

بحار الانوار

مسجد های آن زمان(آخر الزمان) از نظر بنا آباد است اما در آن از ارشاد و هدایت خبری نیست.

بحار الانوار

بالا ترین مردم از نظر یقین قومی هستند در آخر الزمانکه پیامبر رادرک نکرده اند و حجت خدا از آنها مخفی شدهآنها به مرکب سیاه روی کاغذ سفید ایمان آورده اند.

وسایل الشیعه

خداوند به وسیله امام زمان بدعت را نابود می کند. و گمراهی را از بین می برد  و سنت ها را زنده می کند.

اصول کافی

یاران مهدی با آیات قرآن چشمشان روشن می شود.تفاسیر قرآن را با جان و دل می شنوند و هر روزه جام حکمت را می نوشند.

ینابیع الموده

امام علی(ع):

هیچ سری نیست مگر آنکه من او را می گشایم و مگر آنگه قائم(عج) آن را بیان می کند.

بحار الانوار

کسی که منتظر ظهور حضرت مهدی باشد ،همانند کسی است که در راه خدا به خونش غلتیده است.

کما الدین

آن علامت(خروج دجال)این است که:بنا ها را محکم و بلند کنند ،دین را به دنیا بفروشند،صله رحم را قطع کنند  و هوای نفس را متابعت کنند.

دارالاسلام

یاران حضرت مهدی(ع)همواره شهادت در راه خدا را آرزو می کنند و شعار آنها «یا لثارات الحسین»است.

فصلنامه انتظار

امام حسن(ع):

خداوند با قدرت خویش ،امام مهدی را به صورت چوانی کمتر از چهل سال ظاهر می سازد،تا همه بدانند خداوند بر همه چیز توانا است.

منتخب الاثر

امام حسین(ع):

خداشناسی مردم هر عصر  ،همان معرفت امام آن عصر است.چون معرفت امام عصر در هر زمان ،خاستگاه توحیدی است.

بحار الانوار

مهدی ما در عصر خودش مظلوم است،تا می توانید درباره حضرت مهدی سخن بگویید و قلم فرسایی کنید.

صحیفه مهدیه

برای او غیبتی است که اقوامی در آن مرتد شده و گروهی دیگر بر دین خود ثابت می مانند.

موعود شناسی

امام سجاد(ع):

همانا مردم  دوران غیبت امام زمان(عج)که به امامت و پیشوایی او معتقد باشند و در انتظار  ظهورش باشند،برتر از مردم هر دوران دیگر است.

بحار الانوار

کسی که در غیبت قائم ما (عج)بر دوستی ما پایدار بماند. خداون مطعال هزار برابر عجر و پاداش شهدای بدر و احد را به او خواهد داد.

کمال الدین

تمام خیر زمانی است که قائم ما(عج) قیام کند.                                                                                           غیبت نعمانی

 

امام باقرر(ع):

وقتی فقر و نیازمندی شدت یابد و مردم یکدیگر را انکار کنند،در آن زمان شب روز منتظر ظهور باشید.

بحار الانوار

فرج و ظهور حضرت مهدی اتفاق نمی افتد،مگر اینکه شیعیان به شدت در امتحان الهی قرار بگیرند.

بحار رالنوار

کسی که خداون او را با این امر غیبت آشنا ساخته ،او را چه باک از اینکه در قله کوهی زندگی کند  و از گیاهان زمین روزی خورد تا مرگش فرا رسد.

اصول کافی

امام صادق(ع):

امام نشانه هدایت بین خداون عزوجل و  بین خلقش می باشد.پس هر کس او را شناخت،مومن است و هرکس او را انکار کرد کافر است.

بحار الانوار

مردم امام شان را مفقود و گم می کنند. پس او در مراسم حج حاضر می شود و مردم را می بیند،ولی آنان او را مشاهده نمی کنند.

بحار الانوار

باید هر کدام از شما برای خروج قائم آمادگی پیدا کنید،اگر چه با آماده کردن یک تیر.

بحار الانوار

 

 




برچسب ها :

مصیبت عظیم:

روزی داروغه به بهلول گفت:تا چند روز دیگر مرا به شهر دیگر می فرستند.اینک از همه خداحافظی می کنم.

گفت:این مصیبتی عظیم است

پرسید:برای شما:

گفت نه.برای آن شهر دیگر.

یرای شنیدن بقیه به ادامه مطلب..

 




برچسب ها :

بسمه تعالی

کاروان مسافرتی موعود همزمان با فرا رسیدن عجل معلق برای عزیمت به یک سفر خارق العاده از کلیه داوطلبان و غیر داوطلبان بدون ثبت نام  دعوت به عمل می آورد.

مبدا:دنیای فانی                              مقصد:دیار باقی

زمان حرکت:خدا میداند

مدت سفر: بسیار طولانی

سن افراد:مطرح نیست

وسایل مورد نیاز:چند متر پارچه سفید

توشه راه:ایمان به خدا،ولایت ائمه اطهار و عمل صالح

مسافرین محترم برای رفاه حال خود به نکات زیر توجه نمایید

از آوردن پروت،خانه،مقام و ماشین به داخل محوطه جدا خود داری فرمایید.

قبل از حرکت خمس ،زکات،و کلیه حقوق خود را به خدا ،ائمه و سایر مردم مخصوصا فقراء تسویه نمایید.

از ارائه هرگونه خدمات روشنایی معذوریم.در صورت لزوم تا زمانی که در دیار مبدا هستید نماز را فراموش نکنید.

چون این سفر خیلی طولانی است،قبل از عزیمت سفر از کلیه دوستان،آشنایان ،و کلیه اقوام خود حلالیت بطلبید.

اموال به جا مانده از شما ممکن است بلای جان شما بشود پس قبل از حرکت تکلیف آنها را روشن کنید.

چون برای هر کس یک متر مربع جا رزرو شده است لطفا از آوردن همراه جلوگیری کنید.

چنانچه از تنگی جا نگرانید پاکیزه،خوش اخلاق باشید و حرام نخورید.

قبل از حرکتبه بستگان خود توصیه کنید از آوردن دسته گل های سنگین،سنگ قبر های تجملاتی و برگزری مراسمات پر خرج پرهیز کنند.

از پذیرایی شایسته از بانوان بدحجاب معذوریم.

برای کسب اطلاعات بیش تر به قرآن و سنت اهل بیت (ع)مراجعه فرمایید.

تماس و مشاوره رایگان و مستقیم به صورت شبانه روزی و بدون وقت قبلی امکان پذیر می باشد.در صورت نیاز با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید.

سوره انبیا  آیه47         سوره شوری  آیه20       سوره قلم  آیه 44

سوره تغابن  آیه5         سوره نساء   آیه145       سوره رم   آیه19

و سوره های قیامت،ملک،بلد،مرسلات سایر آدرس های مربوطه می باشند.

تذکر:قبل از آنکه مایه عبرت دیگران شوید از گذشته دیگران پند بگیرید.

برای تمامی شما سفری آسوده آرزو مندیم.

مدیر کاروان:حضرت عزرائیل

 




برچسب ها :

نامه:

بعد از مدت ها چشم انتظاری نامه اش از جبهه به دستمان رسید.پاکت نلمه را که باز کردم یک برگه کوچک در آن بود که نامه اش را روی آن نوشته بود.

وقتی آمد مرخصی گفتم«محمد جان اگه اونجا کاغذ پیدا نمیشه خوب از اینجا ببر»

گفت:نه مادر جان!کاغذ پیدا میشه،ولی چون مال بیت الماله،نمیخوام خدایی نکرده چیزی از بیت المال پایمال بشه.

قسمتی از زندگی شهید محمد مرتضوی

فرار:

زمان شاه بود وعبد الحسین دوران سربازیش رو توی خونه سرهنگ خدمت می کرد.هر وقت چشمش به همسر سرهنگ که حجاب مناسبی نداشت می افتاد پا به فرار می گذاشت.و برای تنبه اون رو به تمیز کردن سرویس های بهداشتی پادگان می فرستادن.هجده دستشویی که  مسئولیت تمیز کردنش رو چهار نفر به عهده داشتن.هفت روز از این جریمه می گذشت که سرهنگ اومد و بهش گفت:«سر عقل اومدی بچه داهاتی؟»عبد الحسین که نمی خواست دست از اعتقادش بکشه گفت:«این هیجده تا توالت که سهله ،اگه یک سطل بهم بدی و بگی هر روز تمام این کثافت رو ببر و بریز توی بیابون و تا آخر سربازی هم کارت همین باشه ،قبول می کنم ولی حاضر نیستم توی اون خونه پا بذارم».بیست روزی این تنبه ادامه داشت.اما وقتی دیدند که حاضر نیست از اعتقاداتش دست بکشه ،کوتاه آمدند فرستادنش گروهان خدمات.

قسمتی از زندگی شهید عبدالحسین برونسی

غیبت:

بستر مهمانی یکی از مکان هایی که برای حرف زدن از دیگران آماده ی آمادس.توی یکی از همین مهمونی ها من هم شروع کردم به صحبت کردن در باره یکی از آشنا ها.

وقتی داشتیم از مجلس برمی گشتیم محمد بهم گفت:« می دونی امروز غیبت کردی!حالا باید بریم و از اون شخص حلالیت بطلبیو بهش بگی پشت سرش چی گفتی».

گفتم:«این جوری که پاک آبروم میره».

گفت:«تو که از بنده خدا این قدر خجالت می کشی چرا از خدا خجالت نمی کشی؟!»همین یک جمله برام کافی بود که دیگه غیبت نکنم.

قسمتی از زندگی شهید محمد گرامی

اعتصاب:

یک روز آمد و پرسید:«بابا جان!خمس اموالت رو دادی؟».

تعجب کردم و با خودم گفتم:«پسر دوازده_سیزده ساله رو چه به این حرفا؟».با اینکه پایبندی خاص به مسائل شرعی داشتم،حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم:«نه،پسرم،ندادم.امسال رو ندادم».

از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزدو دو روز به بهانه های مختلف لب به غذا نزد و اعتصاب کرد.وقتی خوب پا پیچش شدم ،فهمیدم به خاطر همان قضیه خمس بوده!

قسمتی از زندگی شهید مهدی کبیرزاده

 




برچسب ها :

ولادت باسعادت ولی نعمت ما ایرانیا و تمام شیعیات جهان،آقا علی ابن موسی رو به همه شیعیان تبریک و تهنیت عرض می کنم. این امام مهربان در زندگی خود گنجینه ای از نیکی و عبرت را برای ما به ارمغان گذاشته اند.امید وارم که همیشه زیر سایه این امام مهربان و تحت سیره و روش ایشون زندگی کنیم و از این گنجینه گرانبها زیبا ترین ها را برگزینیم و در زندگی خود به کار گیریم.

نماز اول وقت

ابراهیم ابن موسای قزار می گوید:

روزی در خدمت امام بودیم.بر چیزی که از آن حضر ت.می خواستم اصرار کردم و امام برای  پیشواز یکی از جماعت طالبین بیرون رفت.در آنهنگام وقت نماز شد .امام در زیر صخره ای که در آن نزدیکی بود فرود آمد و به من که با امام تنها بودم گفت اذان بگو.

گفتم:لطفا اجازه دهید نا دیگر اصحاب به ما بپیوندند.

امام فرمود:«خداوند تو را بیامرزد.هیچ وقت نماز را از اول وقت به آخر وقت آن ،بدون علت به تاخیر نیانداز.هیچ وقت اول وقت را از دست نده»پس اذان گفتم و نماز خواندیم.

آنگاه امام با تازیانه اش خاک ها را کنار زد.و سکه ای از طلا در زیر خاک پیدا گشت.امام آن را به من داد و گفت:این سکه را بگیر و خداوند برای تو در آن برکت قرار دهد و از آن سود ببری و آنچه را دیدی پنهان کن.

ابراهیم گوید:خداوند در آن سکه برای من چنان برکتی قرار داد که در خراسان لوازم زیادی خریدم که قیمت آنها به هفتاد هزار دینار می رسیدو من از همه همگنان خود توانگر و تروثروتمند تر شدم.

با بینوایان

روزی امام رضا(ع) وارد حمام شدند.مردی که آن حضرت را نمی شناخت ، به حضرت گفت: بدن من را مالش بده.

امام شروع به مالش بدن او کرد .هنگامی که مردم او را از جریان آگاه کردند و امام را بشناخت، پریشان گشت و عذر خواهی کردو از این کار پوزش خواست.

ولی امام رضا (ع)همچنان به مالش بدن او ادامه داد و از او دلجویی کرد. 




برچسب ها :

خوش تیپ:

باشگاه کشتی بودیمکه یکی از بچه ها به ابراهیم گفت:«ابراهیم جون،تیپ و هیکلت خیلی جالب شده.توی راه که میرفتی دو تا دختر پشت سرت بودند و همش از تو حرف می زدندشلوار و پیراهن خوشگل هم که پوشیده بودی،ساک ورزشی هم که دستت گرفتی کاملا معلوم بود که ورزشکاری.»ابراهیم خیلی ناراحت شد رفت توی فکر.اصلا توقع همچین چیزی رو نداشت.جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خندم گرفت.پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد.به جای ساک هم یک کیسه گرفته بود دستش.همه گفتند:« تو هم آدم عجیبی ها ابراهیم!ما میایم باشگاه که خوش تیپ بشیم،بعد لباس تنگ بپوشیم، بعد تو این جوری میای باشگاه؟ابراهیم هم اصلا اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد:«ورزش اگه برای خدا باشه ،عبادته.به هر نیت دیگه ای که باشه،فقط ضرره.

قسمتی از زندگی شهید ابراهیم هادی 

 ثواب یا گناه:

وقتی از چیزی ناراحت می شدبا هیچ کس حرف نمی زد و فقط سکوت می کرد.یک روز که از نماز جمعه برگشت دیدم خیلی ساکت.پرسیدم:«داداش اتفاقی افتاده؟ ناراحت به نظر می رسی؟»

با همان حجب و حیای همیشگی گفت:«کاش خانم ها بیش تر مراقب حجابشون بودند.امروز پرده ی قسمت زنانه کنده شد منم یک لحظه بی اختیار چشمم به قسمت خواهران افتاد. خانمی بود که روی سرش هیچ حجابی نداشت.اگه بیشتر مراعات می کردند ثواب نماز ما همبا گناه آلوده نمی شد.

قسمتی از زندگی شهیدعلی ماهانی

 

 

کوچه بی انتها

از یک محله به مدرسه می رفتند اما از دو مسیر متفاوت.هر چه دوستش اصرار می کرد که بیا از همین کوچه برویم،قبول نمی کرد.

می گفت :«این کوچه مدرسه دخترانه.من نمیام . معلوم نیست این کوچه به کجا ختم میشه».

قسمتی از زندگی شهید علی صیاد شیرازی

 

دفتر چه سفید

دفترچه کوچکی همیشه همراهش بود.بعضی وقت هابا عجله از جیبش در می آورد و علامتی در یکی از صفحاتش می گذاشت.می گفت:« اشتباهاتم را توی این دفترچه می نویسم».

برایم عجیب بود محمد رضا- اسوه اخلاق و تقوا ی بچه ها – آنقدر گناه داشته باشدکه برای کم کردنش مجبور باشد دفتری کنار بگذارد.چند روز قبل شهادتش به طور اتفاقی دفترچه اش را نگاه کردم.خوب که ورق زدم دیدم بیشتر صفحات دفتر، مثل قلب خود محمد رضا سفید سفید است.

قسمتی از زندگی شهید نوجوان محمد رضا ایستان




برچسب ها :

 

یا اباصالح المهدی ادرکنی

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:«برترین اعمال امت  من انتظار فرج است»

یقینا انتظاری که آقا رسول الله(ص)آن را برترین اعمال امت خود می دانند نمی تواند امری فرعی،  ساده ،پیش پا افتاده باشد    این که مثلا ما هر روز بعد نماز عجل ولیک الفرج بگوییم و صبح های جمعه به دعای ندبه برویم.چرا!! این هاهمه برای ظهور سرور و منجی ما لازم است  اما مسلما این ها اعمالی نیستند که رسول اکرم (ص) از آن به برترین اعمال یاد کرده اند.

نگاه عامیانه:نگاه عامیانه یعنی نگاه سطحی به مفاهیم و مسائل عمیق داشتن،وبه اندک آگاهی درباره ی هر چیز اکتفا کردن.نگاه عامیانه یعنی پردازش اطلاعات اندک،و افزایش غیر واقعی و خیال پردازانه ی آنها.نگاه عامیانه یعنی هرچه شنیدن را پذیرفتن و از زبان مردم درس گرفتن و باب شدن استنباط بی استدلال.هر یک از این ویژگی ها می تواند به تنهایی مقدمه یا نتیجه  یک نگاه عامیانه باشد.

ترویج یک نگاه عامیانه:

ترویج یک نگاه عامیانه می تواند عوامل متعددی داشته باشد.یکی از این عوامل به ذهن نشستن راحت تر نگاه عوام، نسبت به نگاه ژرف و عمیق  است که از پیچیدگی های خاصی برخوردار است و درک آن دشوار.

یکی دیگر از عوامل ترویج نگاه عامیانه این است که این نوع نگاه بیشتر با اهواء نفسانی تطبیق دارد. هوای نفس انسان را به صورت پنهان یا پیدا اندیشه انسان را به همراهی و حتی دفاع از سخن غلط وا میدارد.

گرچه در میان همین نگاه های عامیانه ،آگاهی های درست بسیاری نیز وجود دارد که هر کدام به گوشه ای از حقایق اشاره میکند ،اما مشکل اینجاست که اگر انسان گوشه هایی از حرف های راست را بگیرد ،اما تحلیل درستی از آن  نداشته باشد دچار برداشت غلط و عوام زدگی قرار خواهد گرفت.

آثار سوء عوام زدگی:

عوام زدگی آثار سوئی به دنبال دارد .از جمله ی این آثار می توان به فراهم شدن  زمینه ی انحراف و تحریف اشاره کرد و یکی دیگر از آثار سوء آن این است که موجب بیزار شدن کسانی خواهد شد که با دقت و موشکافی برخورد کرده و ضعف عای نگاه عامیانه  را به سرعت در می یابند.علاوه بر آن نجات بخش نبودن و بی ثمر بودن اندیشه های حیات بخش ،در اثر پدید آمدن و گسترش یک تلقی عامیانه،غیر قابل انکار است.

 

نگاه عامیانه به منجی:

خظر و آسیب نگاه عامیانه آنگاه مشخص می شود که به موضوع کلیدیو مهم منجی میرسد.و این موضوع به دلیل ابهامات فراوانی که دارد یکی از رایج ترین مسائل موجود در بین ملت هایی به شمار می آید که به ظهور منجی معتقد هستند.و این موضوع نه تنها قابل تحمل نیست بلکه میتواند به موضوع انتظار و مهدویت لطمه ی جدی وارد کند.

نگاه عامیانه به منجی در بیشتر ادیان این گونه است که شخصی  سوار بر مرکبی خواهد آمد و با نیروی اعجاب انگیز خود و بدون نیاز به مردمی آگاه و همراه تمام دنیا را از ظلم و جور نجات  میدهد و زندگی رویایی و شیرین را  برای آنها به ارمغان می آورد و همجنین  ظهور این منجی نیاز به فراهم آوردن هیچ مقدماتی را ندارد و یا اینکه  ما نبازبه هیج درکی از ساز و کار نجات بخش منجی نداشته باشیم. این ها همه و همه نگاه های عامیانه ای است که می توانند در بحث پیچیده و دشوار منجی وجود داشته باشد.

وقتی به مجموعه ی منتظران  می نگریم ، مشاهده می کنیم که کم نیستند  کسانی که درایت لازم را نسبت به منجی ندارند.همین موضوع موجب اشتباهات فراوانی در عملکرد امروزی آنها  به عنوان منتظر می شود . طبیتا این اشتباهات ، نه تنها فرج را جلو نمی اندازد  و انتظار را ثمر بخش نمی سازد بلکه  چه بسا موجب  عقب افتادن فرج هم بشود.

انسان دردمندکه تمام  راه های نجات را بسته می بیند و توانایی حل مشکلات خود را ندارد چاره ای ندارد جز آن که دل به روز هایی ببندد که  بتوانند او را به منجی امیدوار کنند.طبیعی است درچنین فضایی بازار سطحی نگری ها و گمانه زنی های عوامانه  هم گرم می شود.

درحالی که برای فرج و یا حتی نزدیک شدن آن اول باید از شر همین گمانه زنی های عوامانه خلاص شد و این مقدمه  تغییر وضعیت و نجات است واین خواسته ی خداوند است که انسان ها با اعمال آگاهانه ی خود به تغییر بسند و ما در آیه 11سوره ی رعد می خوانیم که خداوند می فرمایند:«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم،خداوند سرنوشت هیچ قوم(وملتی) را تغییر نمی دهدمگر آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند».

 

قیامی خارج از سنتهای الهی:

بخشی از نگاه عامیانه به منجی به آن جایی محدود می شود، که گویا این قیام قیامی خارج از سنت ها و قوانین حاکم در طول تاریخ انجام می پذیرد.در حالی که این سنت ها هیچگاه دچار هیچگونه تغییر نشده اند.خداوند درآیه ی 43 سوره ی فاطرمی فرماید:«فلن تجد لسنت الله تبدیلا ولن تجد لسنت الله تحویلا،هرگزبرای سنت الهی تبدیل نخواهی یافت،و هرگز برای سنت الهی تغییری نخواهی یافت».مثلا وقتی می گوییم امام زمان می آیند و اوضاع را درست می کنند طوری تصور می شود که گویی این اصلاح اوضاع خارج از تمامی قوانین حاکم بر عالم هستی می باشد.

اگر منجی خارج از این قوانین عملیات نجات را انجامبه انجام برساندنقش آگاهی و اراده ی انسان ها در سعادتشان در نظر گرفته نشده استو ارزش سنتهای الهی و اساسا ارزش حیات بشرو این همه امتحانات و شکست ها و پیروزی ها زیر سوال خواهد رفت.

در این صورت نه مسئولیتی در ایجاد مقدمات فرج به عهده ی ما قرار میگیرد و نه مسئولیتی پس از آن بر عهده ی ما خواهد بود. چون قرار است که یکی بعد از ما بیاید و اوضاع را بدون بر عهده گذاشتن مسئولیتی برعهده ی دیگران اصلاح کند.و شاید این تصور غلط هم به وجود آید که یاران حضرت هم خارج از حیاط ما زیست می کنند.و موجوداتاز ما بهترانی هستند که با نیروی خارق العاده ی خود جهان را پر از عدل و داد می کنند.در نتیجه امام با 313نفر همه ی مردم را حتی به جور هم که شده به راه حق در آورده و در این میان هیچ اراده و عظمی  برای دیگر انسان ها نیاز نیست و وهمه  ی انسان های بی لیافت هم می توانند سعادت مند شوند و ابرفرمانده و تعدادی یار وفادار برای این کار کافی است.

این ها همه این معنی را می دهند که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)با یک نگاه و اراده ی معنوی  موجب می شوند که همه ی آدم ها احساس خوبی پیدا کنند و مثلا همه  بی مقدمه بگویند:«چه احساس خوبی برای نماز خواندن دارم»البته نگاه معنوی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) معجزه خواهد کرد اما این کاری بود که حضرت محمد(ص)خیلی بهتر می توانستند آن را انجام دهند.

به هر حال نگاه عامیانه به ظهور ،و تصورایتکه مسئله ی ظهور چیزی خارج از سنن الهی خواهد بودمطلبی است که ائمه به شدت آن را نفی کرده اند و با آن مقابله مکردند.

حکومت متکی به شمشیر:

بعضی براین عقیده اند که زمانی که حضرت می آیند همه چیز را با شمشیر حل می کنند ،البته در این که حضرت در جریان ظهور از شمشیر استفاده می کنند حرفی نیست اما انجام هر کاری  مقدمه ی خاص خود را می طلبد.حضرت علی (ع) زمانی کهه درکوچه دست ایشان را بستند مسلما توانایی استفاده ازشمشیر را داشتند ولی به دلیل نبودن مقدمات  آن را به کارنگرفتند. یکی از مقدماتی که در زمان ظهور فراهم می شود «اتمام حجت»و«روشن بینی »مردم است که در آن زمان به قدر کافی فراهم خواهد بودوقتی استفاده از شمشیر با شرایط و لوازم خاص خودش درک شود این نگاه عامیانه جای خودش را بهسعی و تلاش برای فراهم آوردن آن شرایط خواهد داد.

اگر استفاده از شمشیر بدن استفاده از قواعدش بیان شود چهره ای که دشمنان حضرت دردل مردم ازحضرت به نمایش میگذارند ،چهره ی یک حاکم ستمگر و ظالم است که فقط برای جنگ و خونریزی آمده است .

چندی پیش در یک دبیرستان دخترانه طی تحقیقی که انجام شد حدود 75درصد دانش آموزان تصور می کردند که حضرت فقط می آیند برای گردن زدن . از افراد گناه کار گرفته تا همه ی دشمنان خود را گردن می زنند .این تصور غلطی ست که در بین جوانان ما شایع شده است و سبب ترس نسل جوان از ظهور حضرت شود.

در واقع زمانی که اتمام حجت انجام شد و ظالمان و ستیزه جویان دست از ظلم . ستیز خود بر نداشتند دیگر نیاز به صلح و مبادرت نیست و معصوم برای مجازات مستکبران و ستیزه جویان حکم طادر می کند در این جا وقتی ما این را می شنویم آرامش می یابیم و ظالمان نیز چاره ای جز تسلیم و تمکین ندارند.

علاقه عاشقانه:

عشق در لغت به معنی علاقه شدید به افراد یا اشیای عرفانی و معنوی است.در واقع عشق را نمی توان به علاقه به مادیات ویا حتی به روابط عادی نسبت داد.

یکی از بهترین کاربرد های این لفظ،علاقه ی شدیدی است که می توان به امام زمان (ارواحناله الفداء)داشت.همه ی ما نیازمندیم به کسی در زندگی عشق بورزیم و چه کسی بهتر از شخصی که، نمی توان به کسی جز او علاقه ی قلبی داشت و نمی توان او را شناخت و به او عشق نورزید. اگر هم ما عشق امام زمان (عج) را در دل نداریم مسلما مشکل از عاشق است نه معشوق .

انسان وقتی به کسی عشق می ورزد سعی می کند خود را نیز شبیه او کند.ما نیز برای داشتن عشق به امام زمان (عج)نیاز به معرفت ،عمل صالح و ایمان قاطع داریم.پس چون عظم عاشق شدن می کنیم و از خود، انتظار علاقه عاشقانه نشان می دهیم مجبوریم به تقویت این عشق بپردازیم وعلم و عمل کافی برای این منظور را به دست آوریم.

ما ابله نیستیم تا به کسی این گونه عشق بورزیم .کمبود محبت هم نداریم تا فریب علاقه های اندک را بخوریم و آنها را زیاد تصور کنیم.پس عشق به سادگی به دست نمی آید .روشن است  که یکی از مهم ترین  راه های عاشق شدن یافتن معشوق دلبری است که لایق عشق ما باشد.خداوند برای این منظور چاره ای اندیشیده است و آن آفریدن موجود نازنینی به نام «امام» است که ما به آن عشق بورزیم.و این یکی از خاصیت های مهم امام است.امامی هم که در طول زندگی ما در غیبت به سر می برد سرشار از ویژگی هایی است که عشق و محبت ما را هر لحظه نسبت به خود افزون تر می کند.اگر ما تمام جملات و نامه هایی که در طول تاریخ در بین لیلی ها و مجنون ها بوده را با دعای ندبه مقایسه کنیم خواهیم دید که بلند ترین مضامین آنها نیز به گرد کلمات عاشقانه ی این دعا نمی رسند.

                                                                       «بر گرفته از کتاب انتظار عامیانه ،عالمانه،عارفانه استاد علیرضا پناهیان»




برچسب ها :

<


برچسب ها :




برچسب ها :




برچسب ها :


صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد